دانس اسکوتس، جان (ح ۱۲۶۶ـ۱۳۰۸م)
دانْس اِسْکوتُس، جان (ح ۱۲۶۶ـ۱۳۰۸م)(Duns Scotus, John)
جان دانس اسکوتس John Duns Scotus | |
---|---|
زادروز |
ح ۱۲۶۶م |
درگذشت | ۱۳۰۸م |
شغل و تخصص اصلی | فیلسوف و متاله |
لقب | استاد هوشمند |
گروه مقاله | فلسفه ، منطق و کلام |
فیلسوف و متأله فرانسیسی، مشهور به استاد هوشمند. در ۱۲۹۱م جامۀ کشیشی به تن کرد اما از زندگی او تا پیش از آن اطلاعی در دست نیست. در کیمبریج و آکسفورد و سپس در پاریس به تدریس پرداخت، در دانشگاه پاریس به مقام استادی ارشد الهیات نایل آمد و در شهر کلن در گذشت. مرگ نابهنگاماش، تفسیرهای او از احکام[۱] پتروس لومباردوس[۲] را ناتمام گذاشت. اسکوتس در وهلۀ اول فیلسوفی مابعدالطبیعی و علاقهمند به ذات و واقعیت خدا بود. دربارۀ مقولاتی استعلایی نظیر وجود[۳]، اگزیستانس[۴]، واحد[۵]، حقیقی[۶]، و خیر[۷] و نسبت میان مفاهیمی همچون علیت[۸]، ماده و صورت[۹]، و وابستگی[۱۰] و تناهی[۱۱] نیز به بحث پرداخت. ازجمله علائق او بررسی اصل تفرد[۱۲] یا تمایز[۱۳] بود که بر آن اساس مثلاً اسبی از اسب دیگر یا انسانی از انسان دیگر متمایز میشود. اسکوتس به طبقهبندی ارسطویی انواع اینستی[۱۴] را اضافه کرد که مفهومی منحصربهفرد و متمایزکننده است و فقط یک عضو تحت آن قرار میگیرد. در جدل در باب کلیات، اسکوتس موضعی واقعگرا داشت. تأکید او بر وجود افراد متمایز و یگانه و اهمیت آن در مابعدالطبیعه و معرفت، در بینش اخلاقی او انعکاس یافته و تقدمی که او برای آزادی فردی قایل است و مخالفتش با دیدگاه تقدیرگرایانه در مسئلۀ قدرت مطلق و علم قبلی خدا تجلی آن است. اسکوتس همچون آنسلم[۱۵] آزادی را در توانایی ما در دوری جستن از امیال و روی آوردن به عدالت میدانست. اندیشمندانی نظیر پرس[۱۶] و هایدگر[۱۷] او را ستودهاند.