مصر
مصر (Egypt)
موقعیت. جمهوری عربی مصر در افریقای شمال شرقی و در ساحل جنوب شرقی دریای مدیترانه جای دارد. از غرب به لیبی، از شمال به دریای مدیترانه، از شرق به نوار غزه یا فلسطین، خلیج عقبه، و دریای سرخ، و از جنوب به سودان محدود شده است. مساحت این کشور ۱,۰۰۱,۴۵۰ کیلومتر مربع و شهر قاهره[۱] پایتخت آن است.
سیمای طبیعی. کشور مصر صحرای وسیعی است که درازای آن از شمال تا جنوب (از دریای مدیترانه تا مرز سودان یا مدار ۲۲ درجه عرض شمالی)، ۵۱۰,۱کیلومتر و پهنای آن از شرق و ساحل دریای سرخ تا غرب (مرز لیبی یا نصفالنهار ۲۵ درجه طول شرقی) حداکثر ۵۳۰,۱ کیلومتر است. بیش از ۹۵ درصد از آبادیها و جمعیت این کشور در کرانهها و دلتای رود نیل، تنها رودخانۀ دایمی این کشور و در حقیقت شاهرگ حیاتی مصر، جا گرفتهاند. رود مذکور از جنوب، شهر مرزی ابوسیمبل، به شمال جریان دارد و سرزمین مصر را به دو نیمۀ شرقی و غربی تقسیم کرده است. نیمۀ شرقی این کشور، که به صحرای عربی (صحرای شرقی) موسوم است، از درّۀ نیل تا دامنۀ غربی رشتهکوههای ساحلی دریای سرخ گسترده است و از جنوب به صحرای نوبه میپیوندد. کوههای ساحلی دریای سرخ، دیوارۀ شرقی صحرای عربستان، رشته ارتفاعات نسبتاً طویلیاند که سراسر نوار ساحلی دریای سرخ و خلیج سوئز را دربرگرفتهاند و خطالرأس آنها با شیب تند به کرانههای دریای سرخ و خلیج سوئز منتهی میشود و کوه شایبالبنات، با ارتفاع ۲,۱۸۴ متر، بلندترین قلّۀ آن است. شبهجزیرۀ سینا در شمال شرقی همین نیمه قرار دارد و خلیج و کانال سوئز آن را از صحرای عربستان جدا کرده است. شمال شبهجزیرۀ مزبور را صحرای سینا فرا گرفته و جنوب آن را کوههای نسبتاً بلندی تشکیل داده است. بلندترین نقطۀ مصر، جبل کترینه (جبل سینا) با ارتفاع ۲,۶۳۷ متر، و نیز جبل موسی، که به تعبیری محل نزول ده فرمان بر حضرت موسی است، در این قسمت واقع شدهاند. نیمۀ غربی یا صحرای لیبی که گاه به دریای بزرگِ شِن موسوم است، شنزار گستردهای است که شمال آن را گودالهای چندی فراگرفتهاند؛ که گودال القطاره[۲] با ارتفاع ۱۳۴ متر و مساحت حدود ۱۸هزار کیلومتر مربع، و واحه[۳]های پراکندهای مانند داخله، فرافره[۴]، خارجه و سیوا[۵] از آن جملهاند. کشور مصر به ۲۶ فرمانداری تقسیم میشود و شهرهای مهم آن عبارتاند از قاهره، اسکندریه، اَسیوط، دَمَنهور، بِنی سُوَیْف، مَنصورَه، فَیّوم، طَنطا، کَفر الشِیخ، بِنْها[۶]، مِنیا[۷] (ال مینیه)، اسماعیلیه، سوئز، آسوانپ، زَقازیق، و سوهاج. اقلیم مصر خشک است و بارندگیهای زمستانی آن بیشتر به نواحی ساحلی دریای مدیترانه منحصر است. زمستانهای آن نسبتاً خشک و مطبوع و تابستانهایش بسیار گرم و خشک است. میانگین دمای شهر قاهره در دیمای ۱۳.۵ درجۀ سانتیگراد، در تیرماه ۲۸.۵ درجۀ سانتیگراد و میانگین بارندگی سالانۀ آن ۲۸ میلیمتر است. پوشش گیاهی مصر عمدتاً به درّه و دلتای رود نیل و نیز واحههای پراکندۀ آن محدود است؛ و درخت خرما، اقاقیا، چنار، گز، اُکالیپتوس، و نارون در زمرۀ گیاهان غالب این سرزمین بهشمار میآیند. خشکی هوا و فقدان چراگاه موجب کاهش زاد و ولد و پرورش و تنوع جانوران وحشی شده است و آهو، روباه، کفتار، شغال، اسب وحشی، و گراز، عمدتاً در دلتای نیل و ارتفاعات شرقی، تمساح، اسب آبی، و سوسمار و انواع مارهای سمّی و پرندگان خاص آن نواحی، حیات وحش این کشور را تشکیل میدهند.
اقتصاد. بدهیهای خارجی، رکود نسبی گردشگری، و روبه کاستینهادن کمکهای اقتصادی امریکا بهویژه در زمینۀ امور دفاعی، ازجمله مسائل و دشواریهای اقتصادی دولتمردان مصر است. با احداث سد عظیم آسوان بر وسعت زمینهای قابل کشت مصر، که از یک پنجاهم مساحت کشور تجاوز نمیکرد، افزوده شده است. مهمترین فرآوردههای کشاورزی این کشور عبارتاند از نیشکر، پنبه، برنج، ذرت، گندم، حبوبات، ارزن و خرما. گفتنی است که حدود یکسوم از پنبۀ جهان در مصر تولید میشود. تناسبنداشتن تولیدات با رشد جمعیت در این کشور موجب شده است که بخش عمدۀ مواد غذایی از خارج وارد شود. ذخایر نفت و گاز مصر، که در خلیج سوئز و صحرای سینا و صحرای لیبی متمرکزند، به حدود ۳.۸میلیارد تن میرسد و بخشی از صادرات کشور را شامل میشود. حدود نیمی از نیروی الکتریسیتۀ مصر از سد آسوان تأمین میشود که تولید کل آن به ۵۸میلیارد کیلو وات ساعت میرسد و قسمتی از آن نیز به کشورهای سوریه و اردن صادر میشود. مصر از نظر صنعتی موقعیت نسبتاً خوبی دارد. تولید آهن، فولاد، آلومینیوم، کاغذ، کود شیمیایی، نفت و گاز تصفیهشده، شکر، دخانیات، منسوجات، سیمان، اتومبیل، و وسایل خانگی ازجمله فعالیتهای صنعتی آن محسوب میشوند. با اینکه خرابکاری و رفتار خشونتآمیز گروههای افراطی در این کشور از شمار گردشگران کاسته، ولی صنعت گردشگری مصر موقعیت ممتاز خود را همچنان حفظ کرده است و کشور مذکور از این راه سالانه حدود ۲.۵میلیارد دلار درآمد دارد.
حکومت و سیاست. کشور مصر دارای نظام جمهوری با یک نهاد قانونگذاری است. مجلس شورای خلق مصر ۴۵۴ نماینده دارد که دَه نفر از آنان را رئیسجمهور منصوب میکند و بقیه را مردم برای مدت ۵ سال انتخاب میکنند. رئیسجمهور این کشور با معرفی و تأیید دوسوم از آرای مجلس خلق و پس از تأیید آرای عمومی مردم، برای یک دورۀ ششساله برگزیده میشود. حُسنی مبارک، که در ۱۹۸۲ بهسمت ریاست جمهوری مصر برگزیده شده بود، در انتخابات ۱۹۹۹ مجدداً برای شش سال به ریاست جمهوری مصر انتخاب شد.
مردم و تاریخ. جمعیت مصر حدود ۸۰,۷۹۵,۰۰۰ نفر است (۲۰۱۱) و تراکم نسبی آن به ۸۱ نفر در کیلومتر مربع میرسد. رشد سالانۀ جمعیت این کشور ۲ درصد است و مصریها ۹۹.۸ درصد از جمعیت آن را تشکیل میدهند. اکثریت نزدیک به اتفاق آنان مسلماناند و ۵۷ درصد از مردم در روستاها بهسر میبرند. زبان رسمی این کشور عربی است. مصر یکی از کهنترین کشورهای جهان است. دورههای سلطنتی این سرزمین از آغاز تاریخ مصر در۳۰۰۰پم تا ۵۲۵پم به چهار دوره تقسیم میشود. ۱. دورۀ صفر از حدود ۳۱۰۰ تا ۲۶۰۰پم؛ ۲. دورۀ سلطنت قدیم از حدود ۲۶۰۰ تا حدود ۲۱۰۰پم؛ ۳. دورۀ سلطنت میانه از حدود ۲۱۰۰ تا حدود ۱۵۰۰پم؛ ۴. دورۀ سلطنت جدید از ۱,۵۰۰ تا ۵۲۵پم. این کشور از ۵۲۵ تا ۳۳۲پم در تصرف ایران بود و در ۳۳۲پم به تصرف اسکندر مقدونی درآمد؛ شهر اسکندریه نیز در همان زمان ساخته شد و به یکی از بزرگترین کانونهای فرهنگ و تمدن بشری مبدل شد. این سرزمین از ۳۰پم تا ۶۴۲م (۲۱ق) ضمیمۀ امپراتوری روم غربی و شرقی (بیزانس) بود؛ در آن سال به تصرف اعراب مسلمان درآمد. در قرن ۱۰م/۴ق مصر به تصرف فاطمیان درآمد و آنها در ۳۵۹ق قاهره را بهعنوان پایتخت خود بنا نهادند. در ۱۲۵۰م/۶۴۸ق تحت فرمانروایی امیران ممالیک قرار گرفت. در ۱۵۱۷م/۹۲۳ق به تصرف ترکان عثمانی درآمد و آنان تا قرن ۱۹ بهطور مستقیم و غیر مستقیم بر آن فرمانروایی کردند. با ساختهشدن کانال سوئز (۱۸۶۰ تا ۱۸۷۰) اهمیت استراتژیکی مصر افزایش یافت و در ۱۸۸۲ رسماً به تصرف انگلستان درآمد و تا ۱۹۱۴ در تحتالحمایگی بریتانیا باقی ماند. پس از جنگ جهانی اول ملیّون مصر علیه استعمارگران انگلیسی قیام کردند و خواستار استقلال کشور خود شدند و تحتالحمایگی غیر مستقیم بریتانیا را تا ۱۹۳۶ با استقرار نظام سلطنتی تعبداً پذیرفتند. پیدایش رژیم صهیونیستی در ۱۹۴۸ و رفتار خودکامۀ ملک فاروق، پادشاه وقت مصر، و ناکامی در مقابله با آن، احساسات ملیّون مصری را برانگیخت. در این زمان گروهی از افسران ارتش به سرپرستی ژنرال محمد نجیب کودتا کردند، حکومت سلطنتی مصر را سرنگون و نظام جمهوری را بر کشور حاکم ساختند. سرهنگ جمال عبدالناصر در ۱۹۵۴ بهجای ژنرال نجیب به ریاست جمهوری رسید. او سد عظیم آسوان را بنا نهاد و کانال سوئز را ملی کرد و به جنگ معروف ششروزه با اسرائیل پرداخت. شکست نیروهای عرب در رویارویی با اسرائیل به ناکامی و افسردگی شدید عبدالناصر انجامید. او در ۱۹۷۰ زندگی را بدرود گفت. پس از او انورسادات زمام امور را دردست گرفت و در جنگ ۱۹۷۳ با اسرائیل به پیروزیهایی دست یافت. او صحرای سینا را به مصر بازگردانید و به گفتوگوهای صلحآمیز با اسرائیل پرداخت. این عمل احساسات ملیون مصر و جهان عرب را علیه انورسادات برانگیخت و انقلابیون مسلمان در اکتبر ۱۹۸۱ او را کشتند و از آن زمان حُسنی مبارک، معاون او، ریاست جمهوری کشور را عهدهدار گردید.