گورزاد
گورْزاد (elf)
اِلف در لغت بهمعنی گورزاد و در فرهنگ عامه، روح شریر زمین یا کوه. گورزادهای مذکر ریش دارند، قبا و باشلق میپوشند و غالباً در اقامتگاههای زیرزمینیشان گنج پنهان میکنند. «گورزاد باغ[۱]» را، که صورت تزیینی این ارواح است، نخستینبار چارلز آیشم[۲] در ۱۸۵۰ از آلمان برای خانۀ اعیانی خود، لَمپورت هال[۳] در نورتمپتنشر[۴]، به انگلستان آورد. کاربرد اولیۀ این واژه را به پاراتسلزوس/پاراسلسوس[۵]، پزشک و کیمیاگر سوئیسیِ قرن ۱۶، نسبت میدهند؛ او این کلمه را از گنومۀ[۶] یونانی، بهمعنای هوش اقتباس کرد و مترادف با پیگمایی[۷]ها بهکار برد که در اساطیر یونان به نژادی از کوتولههای مقیم شمال افریقا اطلاق میشد. تصور میرفت که این موجود به انسان آزار و اذیت میرساند و غالباً در کارهای او مداخله میکند. گورزادها بچه را میدزدیدند و آنها را با نوزادان دیگر عوض میکردند؛ به خواب مردمان میآمدند و آنها را دچار کابوس میکردند؛ گاهی نیز آنها را به مرض مبتلا میکردند و علاوه بر انسانها، چهارپایان را نیز با تیرهای خود از پا درمیآوردند؛ همچنین موهای زنان را چنان درهم و آشفته میکردند که حالت کلافی درهم و گوریده مییافت و در این حال بازکردن آن را بدیمن میدانستند.