تجربه گرایی
تجربهگرایی (empiricism)
(یا: آمپیرسیم) از مواضع عمده در فلسفه، با رویکرد حصولِ معرفت از راه تجربه. بر اساس این موضع، تجربه یا محتوای حسی آگاهی است، یا هر آنچه در طبقۀ مشخصی از گزارهها بیان میشود که صحتشان را با استفاده از حواس میتوان مشاهده کرد. معرفتی خارج از این طبقه یا لااقل خارج از آنچه از طریق نظریهپردازی بر پایۀ این طبقه بهدست میآید وجود ندارد. به عبارت دیگر هیچ معرفت پیشینی[۱]، یا شناخت حقایق ضروری، و هیچ معرفت فطری یا شهودی، یا اصولی کلی که اعتبارشان را فقط از کاربرد عقل بهدست آورند وجود ندارد. بنابراین تجربهگرایی در تعارض آشکار با عقلگرایی[۲] قرار دارد. مفاهیم در تبیین تجربهگرایانه از آنها، وابسته به تجربهاند: چیزی در عقل نیست که قبلاً در حس نبوده باشد. بعضی فیلسوفان نظیر آکوئیناس[۳] این اصل را پذیرفتهاند بیآن که شناخت عقلی را منکر شوند، البته به شرط آن که عقل از موادی بهره برد که حواس فراهم میآورند. یکی از دشواریهای اصلی تجربهگرایی ملحوظ داشتن شیوهای است که در آن اندیشه از تجربه بهدست نمیآید بلکه خود مقولاتی فراهم میکند تا ما با استفاده از آنها بتوانیم تجربه را سامان دهیم. ضرورت ملحوظ داشتن این شیوه و مشروعیت آن موضوع اصلی نقد عقل محض[۴] کانت[۵] را تشکیل میدهد. بر مبنای تجربهگرایی افراطی[۶] جیمز[۷] حتی روابط میان تجربهها که در سازمان آنها نهفتهاند خود موضوع مشاهدهاند. دغدغههای اصلی تجربهگرایی عبارتاند از پرهیز از ارائۀ تصویری که طبق آن من چیزی جز تجربههای لحظۀ کنونیام نمیدانم (شکاکیت[۸])، قرار دادن شالودۀ مشروع نظریه در مشاهده، دفاع از این نظر که مشاهده، مستقل از عناصر غیر تجربی است، توصیف شیوههای مشروع استفاده از مشاهده برای ارائۀ تصویری از جهان و تبیین یا توجیه معرفتی که به نظر میرسد هیچ بنیانی در تجربه ندارد، بهویژه شناخت ریاضی، منطقی و سایر شناختهای پیشاتجربی.