فولکلور
فولْکلور (folklore)
(یا: فرهنگ عامیانه) سنتهای شفاهی و فرهنگ یک قوم، در هیئت افسانه، چیستان، ترانه، داستان و ضربالمثل. این واژه را دبلیو جِی تامس[۱] (۱۸۰۳ـ ۱۸۸۵) در ۱۸۴۶ ابداع کرد؛ اما بنیادگذار مطالعۀ نظاممند این موضوع یاکوب گریم[۲] بود. (← ادبیات_شفاهی). نحوۀ رویکرد به فولکلور تغییرات و تحولات فراوان پذیرفته است. اصطلاح «رسوم کهن مردمی»، که ابتدا بهجای فولکلور مطرح شد، این فکر را به ذهن القا میکند که مردم در آغاز ارزش بالایی برای آن عناصری از سنتهای باستانی قائل بودند که پیوند با سنتهای کهن را نشان میداد، از حوادث و وقایعی که تاریخ آکادمیک یا رسمی آنها را به فراموشی سپرده بود، اطلاعاتی بهدست میداد، و دربارۀ مناسک فراموششدۀ قانونی یا دینی شواهد و قراینی فراهم میآوردند. ماکس مولر[۳] (۱۸۲۳ـ۱۹۰۰) فولکلور را دلیلی بر وجود اسطورههای طبیعت تعبیر میکرد. جیمز فریزر نمایندۀ مطالعۀ تطبیقی بر فولکلورهای اولیه و عامیانهای بود که متقابلاً یکدیگر را تبیین میکردند. لارنس گوم[۴] (۱۸۵۳ـ۱۹۱۶) از تحلیلی تاریخی در این زمینه استفاده کرد. برونیسلاو مالینوفسکی[۵] و آلفرد رادکلیف براون[۶] (۱۸۸۱ـ۱۹۵۵)، مواد مربوط به فولکلور را بهمثابۀ عناصر یکپارچهای از یک فرهنگ زندۀ مفروض درنظر میگرفتند. فولکلور با رشتههایی چون قومنگاری، انسانشناسی فرهنگی و جامعهشناسی همپوشانی دارد، اما ریشههای آنها و علایق نظریشان یکسان نیستند. مطالعۀ فرهنگ عامیانه از دیرباز با عناصر روستایی و محلی در فرهنگ جدید مربوط بود، اما اکنون چندان بسط یافته است که همۀ مقولههای فرهنگ مردمی موجود در میان جمعیتهای روستایی و شهری (همچون در افسانههای شهری) و در میان کودکان (ازقبیل آوازها و اشعار کودکانه) را دربرمیگیرد. باورها، سنتها و رسومی که فولکلور یک گروه، قشر اجتماعی یا ملت را تشکیل میدهند بهصورتهای متعددی تجلی مییابند؛ ازجمله بازیهای عامیانه و اشعار و آوازهای مرتبط با آنها، رقصها و لباسها، شوخیهای زبانی و شوخیهای عملی، داستانهای طنزآمیز و باورنکردنی، چیستان، ضربالمثل، خرافات و برگزاری مناسکی که وقایع، فصلها یا مراحل زندگی یک فرد را مشخص میکند، پزشکی عامیانه، اعمال جادویی و ساحری، و خانهها و اسباب و اثاث آنها.