هولدرلین، فریدریش (۱۷۷۰ـ۱۸۴۳)
هولْدِرْلین، فریدْریش (۱۷۷۰ـ۱۸۴۳)(Holderlin, Friedrich)
فریدریش هولدرلین Friedrich Holderlin | |
---|---|
زادروز |
۱۷۷۰م |
درگذشت | ۱۸۴۳م |
ملیت | آلمانی |
تحصیلات و محل تحصیل | تحصیل الهیات در توبینگن و فلسفه در دانشگاه ینا |
شغل و تخصص اصلی | شاعر |
گروه مقاله | ادبیات غرب |
شاعر تغزلی آلمانی. با شعرش کوشید میان مسیحیت و حال و هوای مذهبی یونان باستان آشتی برقرار سازد و قالبهای شعر یونانی را وارد شعر آلمانی کند. برخی از آثار او عبارتاند از هوپریون[۱] (۱۷۹۷ـ۱۷۹۹) که رمانی مکاتبهای است؛ ترجمههایی از سوفوکلس[۲] (۱۸۰۴)؛ شعرهایی خیالپردازانه از قبیل مرثیۀ «زاری منون بر دیوتیما[۳]»؛ و «پاتموس[۴]» (۱۸۰۶)، که شعری درخشان و مکاشفهای است. هولدرلین جلوتر از زمان خود بود و آرمانهای یونان باستان را الگوی جامعۀ معاصر میدانست؛ بههمین سبب در بسیاری از آثارش مادّیگری و تاجرمآبی رایج را نشان داد و آنها را محکوم کرد. ترجمههایش از آنتیگونه[۵] و ادیپ[۶] سوفوکلس چهبسا بر سبک او، که بر عروض یونانی متکی است، تأثیر گذاشته باشد. از شعر هولدرلین در زمان حیاتش استقبال نشد؛ گوته[۷] و شیلر[۸] مفهوم اشعارش را درک نکردند، و فقط با تلاش راینر ماریا ریلکه[۹] و اشتفان گئورگه[۱۰] بود که بهمنزلۀ یکی از شاعران مهم آلمان شناخته شد. هولدرلین در لاوفن[۱۱]، واقع در کنارۀ رود نِکار[۱۲]، زاده شد؛ الهیات را در توبینگن[۱۳] و فلسفه را در دانشگاه ینا[۱۴] خواند و با هگل[۱۵] و شلینگ[۱۶]، فیلسوفان آلمانی، دوست بود. در آلمان در خانۀ بانکداری فرانکفورتی با نام گونتارت[۱۷] معلم سرخانه بود (۱۷۹۶ـ۱۷۹۸) و عاشق همسر او شد. سوزِته گونتارت[۱۸]، در غزلهای او همان «دیوتیما» است؛ تأثیر سوزِته در هولدرلین بهقدری عمیق بود که تأثیر کلوپشتوک و شیلر را، که در اشعار اولیهاش بهخوبی نمایان بود، کمرنگ کرد. پس از آنکه گونتارت متوجه رابطۀ آنها شد، هولدرلین از فرانکفورت رفت و بهکار معلمی خود در سوئیس و فرانسه ادامه داد. در ۱۸۰۱ نشانههای بروز آشفتگی ذهنی در او پدید آمد و غیر از دورۀ کوتاهی که در هومبورگ[۱۹] (۱۸۰۴) کتابدار بود، باقی عمر به روانپریشی حاد مبتلا بود و مدتی نیز در بیمارستان روانی بستری شد (۱۸۰۶ـ۱۸۰۷).