فریل، برایان (۱۹۲۹)
برایان فریل Brian Friel | |
---|---|
زادروز |
اومه، واقع در کاونتی تیرون 1929م |
ملیت | ایرلند شمالی |
تحصیلات و محل تحصیل | ایرلند شمالی |
شغل و تخصص اصلی | نمایشنامهنویس |
شغل و تخصص های دیگر | نویسندۀ داستانهای کوتاه |
آثار | نمایشنامهها: رقصیدن در لوخناسا (1900)؛ ترجمهها (1981)؛ آزادی شهر (1973)؛ دکتر دعایی (1980)؛ ساختن تاریخ (1988) |
گروه مقاله | ادبیات غرب |
جوایز و افتخارات | از مؤسسان «گروه تئاتر فیلددِی» |
فریل، برایان (۱۹۲۹)(Friel, Brian)
نویسندۀ داستانهای کوتاه و نمایشنامهنویس ایرلند شمالی. در آثارش غالباً به فشارهای اجتماعی و تاریخیِ دخیل در موقعیت سیاسی ایرلند توجه شده است. فریل در اومه[۱]، واقع در کاونتی تیرون[۲]، بهدنیا آمد؛ در ایرلند شمالی تحصیل کرد، و از ۱۹۶۷ در جمهوری ایرلند زندگی کرده است. نخستین موفقیتاش حاصل نمایش فیلادلفیا، بالاخره آمدم![۳] (۱۹۶۴) بود، که به بررسی مسئله مهاجرت در دهۀ ۱۹۶۰ مربوط میشود. رقصیدن در لوخناسا[۴] (۱۹۰۰) ازجمله نمایشنامههای او بود که با تحسین منتقدان روبهرو شد. فریل در ۱۹۸۰ از مؤسسان «گروه تئاتر فیلددی[۵]» بود؛ او نمایشنامۀ پیشگامانۀ ترجمهها[۶] (۱۹۸۱) را بهروی صحنه آورد، که مطالعهای است دربارۀ استعمار زبانی و فرهنگی بریتانیا در ایرلند قرن ۱۹. دیگر نمایشنامههای او عبارتاند از آزادی شهر[۷] (۱۹۷۳)، دربارۀ قربانیان درگیری آلستر[۸]؛ دکتر دعایی[۹] (۱۹۸۰)، ساختن تاریخ[۱۰] (۱۹۸۸)، که برداشتی است از زندگی هیو اونیل[۱۱] ـ ارل تایرون[۱۲]؛ و مالی سوئینی[۱۳] (۱۹۹۴). فریل، به پشتوانۀ تجارب خود در استفاده از صورتهای نمایشی و زبان غالباً شاعرانه و دقیق، موقعیت خود را در مقام نمایشنامهنویس تثبیت کرد. در آثارش تأثیرات متقابل و تعارضات موجود بین تاریخ و اسطوره، و نوآوری و سنت بهنمایش گذاشته شده و تأثیرات این فرآیندها بر افراد خانواده، و تجربۀ اجتماعات گستردهتر، بهویژه اجتماع روستایی، ارزیابی شدهاند.