کارکردگرایی (فلسفه)
کارکردگرایی (فلسفه)(functionalism)
از مکاتب عمدۀ نظری در حوزههای فلسفه، علوم اجتماعی، انسانشناسی ، روانشناسی و معماری. کارکردگرایی در فلسفه جانشین جدید رفتارگرایی[۱] است. مدافعان اولیه آن پاتنم[۲] و سلرز[۳] بودند و اصل راهنمای آن این است که ما میتوانیم حالات ذهنی را بهکمک رابطهای سهگانه تعریف کنیم. چه چیز باعث بهوجودآمدن این حالات میشود. این حالات چه تأثیری بر حالات ذهنی دیگر دارند و چه تأثیری بر رفتار میگذارند؟ اگر بتوانیم همۀ اصول بدیهی، فرضهای اولیه یا بدیهیات حاکم بر نظریههایمان را مشخص کنیم آنگاه همۀ شروط لازم برای تبدیل حالت ذهنی مذکور به مفهومی نظری را فراهم آوردهایم. کارکردگرایی را غالباً با توصیفهای رایانه مقایسه میکنند، زیرا طبق آن توصیفها مطابقند با توصیف یک دستگاه در قالب نرمافزار که در باب سختافزار بنیادی یا چگونگی تحقق برنامه توسط دستگاه، خاموش است. ازجمله امتیازهای عمدۀ کارکردگرایی، کمک به شناخت حالات ذهنی خود و دیگران است. منتقدان کارکردگرایی معتقدند بعضی عناصر پیچیده که فاقد حالات ذهنیاند، باز هم میتوانند نقشهایی را که ذکر شد، تقلید کنند. بنابراین، کارکردگرایی بیش از حد سخاوتمند است، زیرا بسیاری چیزها را دارای ذهن میداند. همچنین این تردید ایجاد میشود که آیا کارکردگرایی، بیش از اندازه، بدینسبب که حالات ذهنی را فقط ناشی از تشابه علت ایجادکنندۀ آنها میداند، محدودنگر نیست؛ در حالیکه ممکن است حالت مشابهی در ما و دیگران براثر عوامل و علتهای متفاوتی ایجاد شود.