گیلگمش

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
(تغییرمسیر از Gilgamesh)

گیلگَمِش (Gilgamesh)
نامی‌ترین پهلوان بین‌النهرین در روزگار باستان. در زبان اَکّدی[۱] داستان‌های بسیار دربارۀ او گفته‌اند و در کل شرح یک سفر پرماجراست، سفر پرماجرای شاهی که نمی‌خواست بمیرد. کامل‌ترین متن موجود حماسۀ گیلگمش در دوازده لوح ناقص اکدی از کتابخانۀ آشور بانی‌پال[۲] در نینوا[۳] به‌دست‌ آمده است. بخش‌های مفقود این الواح را تا حدودی با قطعاتی که در نقاط دیگر بین‌النهرین و آسیای صغیر یافت شده، پر کرده‌اند. افزون بر این قسمت‌هایی از حماسه در قالب پنج سرودۀ کوتاه به زبان سومری[۴] در الواحی از نیمۀ نخست هزارۀ دوم پیش از میلاد به‌دست آمده است. گیلگمش در این اشعار و حماسه احتمالاً شخصی است که در نیمۀ نخست هزارۀ سوم پیش از میلاد در اوروک[۵] در جنوب بین‌النهرین حکومت می‌کرده و از این قرار، معاصر اَگّا[۶]، حاکم کیش[۷]، بوده است. این گیلگمش اوروکی نامش در فهرست سومری شاه‌های پس از طوفان نوح نیز آمده است. با این همه هیچ شاهد تاریخی در مورد دلاوری‌های نقل‌شده در شعرها و حماسه وجود ندارد. روایت نینوایی حماسه با مقدمه‌ای در ستایش گیلگمش آغاز می‌شود، که قهرمانی است نیمه خدا، سازنده و جنگاوری بزرگ، و دانای همۀ امور زمین و دریا. آنو[۸]، خدای خدایان، برای مهار ستمگری گیلگمش، اِنکیدو[۹] را به‌منزلۀ هماورد وی می‌آفریند. انسانی ابتدایی و جانورخوی که در میان حیوانات می‌زیسته است. انکیدو در اندک زمانی با رسوم زندگی شهری آشنا می‌شود و به اوروک می‌رود که گیلگمش آن‌جا انتظارش را می‌کشد. لوح دوم شرح زورآزمایی دو مرد است که گیلگمش در آن به پیروزی می‌رسد. از این پس انکیدو یار و همراه (در متون سومری، خدمتگزار) گیلگمش می‌شود. در الواح سه تا پنج دو مرد به جنگ هوواوا[۱۰] (هومبابا[۱۱])، نگهبان خداگماردۀ جنگل سدری، در دوردست‌ها می‌روند. بقیۀ شرح مبارزۀ آن‌ها در قطعات موجود نیامده است. در لوحۀ ششم گیلگمش، که به اوروک برگشته است، پیشنهاد ازدواج ایشتر[۱۲]، الهۀ عشق، را رد می‌کند و سپس، به کمک انکیدو ورزایی را می‌کشد که الهه به قصد جانش روانه کرده است. لوح هفتم با رؤیای انکیدو آغاز می‌شود که در آن خدایانْ آنو و اِئا[۱۳] و شَمَش[۱۴]، او را به‌سبب کشتن گاو، محکوم به مرگ کرده‌اند. آن‌گاه بیمار می‌شود و در رؤیایی «خانۀ خاکی» را منتظر خویش می‌بیند. سوگواری گیلگمش برای او و آیین رسمی خاکسپاریش در لوح هشتم روایت می‌شود. سپس گیلگمش (در لوح‌های نُه و دَه) سفر پرمخاطره‌ای را در جست‌وجوی اوتناپیشتیم[۱۵]، بازمانده‌ای از طوفان نوح، آغاز می‌کند تا راه گریز از مرگ را از او بیاموزد. سرانجام وی را درمی‌یابد و حکایت طوفان نوح را از زبانش می‌شنود و اوتناپیشتیم نشانی گیاهی را که جوانی می‌بخشد به او می‌دهد (لوح یازده). گیلگمش گیاه را به‌دست می‌آورد، اما ماری آن را می‌رباید، و گیلگمش تلخ‌کام به اوروک برمی‌گردد. در پیوست به حماسه (لوح دوازده)، قصۀ گم‌شدن اشیایی به نام پوکّو[۱۶] و میکّو[۱۷] (شاید طبل و چوب طبل) نقل می‌شود که ایشتر به گیلگمش داده است. پایان بخش حماسه بازگشت روح انکیدو است که قول می‌دهد آن اشیا را برایش پیدا کند و سپس از جهان غم‌انگیز مردگان برایش می‌گوید.

 


  1. Akkadian
  2. Ashurbanipal
  3. Nineveh
  4. Sumerian
  5. Uruk
  6. Agga
  7. Kish
  8. Anu
  9. Enkidu
  10. Huwawa
  11. Humbaba
  12. Ishtar
  13. Ea
  14. Shamas
  15. Utnapishtim
  16. pukku
  17. mikku