گلایدرسواری
گِلایْدِرسواری (gliding)
(یا: هواسُری) هنر استفاده از جریان هوا برای پرواز با هواپیمای بدون موتور. از نظر فنی، هواسری مستلزم کمکردن تدریجی ارتفاع است. گلایدرهایی که برای پرواز به بالا ساخته میشوند (با استفاده از هوایی که از سینۀ کوه یا تپه بالا میرود؛ یا با صعود[۱] هوای گرم از زمین آفتاب خورده؛ و غیره) سِیلپلین[۲] نامیده میشوند.
صعود. برای بالارفتن سه راه وجود دارد: جریان هوا، گرما، و باد. جریان هوا از پستی و بلندی زمین زیر آن تبعیت میکند وگرچه نسبت به خود هوا گلایدر ارتفاع خود را ازدست میدهد، بادی که از سینۀ کوه بالا میرود ممکن است کمک کند که گلایدر ارتفاعی بیشتر از آنچه که ازدست میدهد بهدست آورد. با گردش در یک جریان هوای گرم، گلایدر میتواند صدهامتر بالاتر برود. پروازهای طولانی[۳] معمولاً با استفاده از جریان هوای گرم انجام میشود. گلایدر ابتدا در جریان هوا اوج میگیرد و سپس با سرخوردن رفتهرفته از ارتفاعش کاسته میشود تا به جریان هوای بعدی میرسد و این جریان بههمین ترتیب تکرار میشود. با این روش که نیازمند مهارت بسیار و تشخیص شرایط جوی است، گلایدر ممکن است بتواند کیلومترها پرواز کند.
پرتاب. مرحلۀ اول در پرتاب[۴] بهدستآوردن نیروی بیرونی برای رسیدن به سرعت کافی برای ماندن در هواست. پرتاب ممکن است بهکمک منجنیقی از نوک یک تپه انجام شود، یا هواپیمایی گلایدر را یدک بکشد (سیم کشش را خلبان گلایدر بعد از اینکه ارتفاع کافی را بهدست آورد آزاد میکند). پس از اینکه گلایدر در هوا قرار گرفت، سرعت آن بهکمک پایینآوردن دماغه و درنتیجه کمشدن ارتفاع تنظیم میشود.
تاریخچه. هواسُری سهمی بزرگ در دستیابی انسان به امکان پرواز داشته است. پیشگامان آن افرادی مانند جورج کِیلی[۵]، اوتو لیلینتال[۶]، اوکتاو شانوت[۷] (۱۸۳۲ـ۱۹۱۰) و برادران رایت[۸] بودند؛ برادران رایت فن هواسری را در ۱۹۰۲ تکمیل کردند. بهسبب ممنوعیت پروازهای نظامی، در آلمان بین دو جنگ جهانی هواسری در این کشور بسیار پیشرفت کرد. در جنگ جهانی دوم، آلمانها در کرت و متفقین در آرنم از گلایدر برای افزایش ظرفیت جابهجایی نفرات و تجهیزات استفاده کردند. این گلایدرها چندان پرهزینه نبودند و میتوانستند در دشتهای باز و دور از فرودگاهها به زمین بنشینند و سربازان به هیچ تعلیمی نظیر آموزش چتربازی نیاز نداشتند. در دهۀ ۱۹۷۰ ورزش هواسریِ آویزی[۹] پدید آمد.