عادت
عادت (Habit)
در روانشناسی، عملی که براثر تجربه کسب میشود و بهطور منظم و خودکار صورت میگیرد. عادات شامل اطواری چون حرکتدادن دستها بههنگام صحبت، ارضای امیال روحی با سیگارکشیدن، پرخوری، و حتی سلیقههای خاص در مطالعه، مانند خواندن داستانهای ترسناک یا تراژدی شکسپیر[۱] و جز آن است. علت توجه روانشناسان به عادات این است که جزءِ اساسی یادگیریاند، اما اگر راحتی شخص را مختل کنند باید درمان شوند. روانکاوان عادت را تظاهر تکانههای شهوانی و پرخاشگرانه تلقی میکنند. وقتی این تکانهها سرکوب شوند، با رفتارهای تکراری و تخریبی، که تشکیلدهندۀ عادات است، مفری مییابند. برعکس، کلارک هال[۲]، روانشناس امریکایی و نظریهپرداز یادگیری، عادت را بهشکل دقیق و براساس قوانین شرطیشدن (شرطیسازی)[۳] و تقویت[۴]، تعریف کرد. به عقیدۀ بیشتر روانشناسان معاصر، عادت رفتار آموخته شده یا شرطیشدهای است که ارادۀ شخص در مهار آنها اثر چندانی ندارد. حتی بعضی از نظریهپردازان فعالیتهای پیچیدهتر اما شایع انسان، نظیر بازی فوتبال یا تکلم به زبان بیگانه، را متشکل از «سلسلهمراتب عادات[۵]» تلقی میکنند. عادات ممکن است بهصورت واکنش در مقابل رویدادی مهم، مانند جراحت جسمی، شروع شود و در موقعیتهای دیگر، با ایجاد دوبارۀ برخی نشانهها یا محرکهای رخداد اولیه، ادامه یابد. عادت متأثر از رویدادهای ایجادکنندۀ رفتار و نیز پاداش[۶] یا تنبیه[۷] متعاقب آن است. هرگاه عملی بلافاصله پس از وقوع، به گزاف پاداش داده شود، به عادت تبدیل میشود. وقتی عادتی عمیقاً تثبیت شود، ممکن است عوامل دیگری، غیر از عامل ایجادکننده، نیز در تداوم آن مؤثر باشند و به پاداش مداوم و مطلوب نیازی نباشد. در واقع، عادت ممکن است خود پاداشدهندۀ خود شود. کمک روانشناسان برای رفع عاداتی نظیر کندن مو یا ابروها، جویدن ناخنها، بالاانداختن شانهها، خاراندن، پرخوری، سیگار کشیدن، مصرف الکل و خودنمایی بسیار مؤثر است. در کودکان، رفتارهای خودتخریبی[۸]، نظیر کوبیدن سر، را میتوان با تعدیل رفتار یا فنون شرطیسازی تقابلی[۹] برطرف کرد. این فنون عبارتاند از افزایش آگاهی شخص از این عادتها، غیرطبیعی جلوهدادن این عادتها، مانعتراشی هنگام بروز آنها، و تقویت عادتهای جانشین؛ در ضمن، هنگامیکه شخص از پیامدهای مثبت اجتماعی ترک این عادات آگاه شود، کنار گذاشتن آنها آسانتر میشود. در اختلال روانی شدیدتری موسوم به اختلال وسواسی فکری ـ عملی[۱۰]، شخص ناگزیر به انجام اعمالی تکراری میشود؛ مانند شستن مکرر دستها و کنترل مکرر خاموش بودن چراغها یا وسایل خانگی.