زیستگاه
زیستگاه (habitat)
در بومشناسی، محیطی کامل که جاندار در آن زندگی میکند و همه، یا تقریباً همۀ نیازهایش را فراهم میکند. تنوع زیستگاههای اکوسیستم کرۀ زمین فوقالعاده زیاد است و این زیستگاهها دایم تغییر میکنند. ممکن است اکوسیستم طی سال یا طی چندین سال تغییر کند. بسیاری از زیستگاهها غیرآلی یا فیزیکیاند، از آن جملهاند پوشش یخی قطب شمال (شمالگان)، غار، یا سطح صخره. سایر زیستگاهها، مانند بیشهزار یا کف جنگل، پیچیدهترند. برخی زیستگاهها، مانند ناحیهای در زیر یک سنگ و محل زندگی یک نوع حشرۀ خاص، زیرزیستگاه نامیده میشوند. بیشتر زیستگاهها خانۀ گونههای متفاوتی است که نوع اجتماع را پدید میآورند. هر گونهای برای زندگی در زیستگاه خاص خود سازگار (← سازگاری) شده است. مثلاً جانوران برای تغذیه از سایر اعضای یک زنجیرۀ غذایی یا شبکۀ غذایی در آن زیستگاه سازگار میشوند. ممکن است برخی گونهها در زیستگاههای متفاوت یافت شوند و الگوهای رفتاری یا ساختاری متفاوتی را در این زیستگاهها به نمایش بگذارند. ازجمله تمشک ممکن است در زیستگاهی باز، مانند مزرعه، یا در سایه رشد کند؛ برگهای گیاه در این دو زیستگاه با هم متفاوتاند.
بازسازی زیستگاه. در کشورهای صنعتی، قسمت عمدۀ سوخت و مواد ساختمانی را از زمین میآورند، و برای دسترسی به آن زیستگاهها، تخریب و نابود میشود. همین که کار استخراج بهپایان میرسد معمولاً حفرهای در زمین یا تودهای (غالباً سمّی) از مواد پسماند باز میماند. افزون بر این، فعالیتهایی چون جادهسازی، و کشاورزی تککشتی و جنگلکاری تکگونهای (فقط از یک گونه درخت) در افول و افت مقدار و گسترۀ زیستگاههای طبیعی و نیمهطبیعی مؤثر و سهیم است. اکنون، با ساخت یک زیستگاه مصنوعی، یا حتی با یک قطعه زمین خالی و بایر، ایجاد زیستگاههای نیمهطبیعی میسر است. اما پرسش این است که، آیا ما باید این کار را انجام دهیم؟ بعضیها اظهار میکنند که ایجاد زیستگاه به صنایع «مجوز نابودی» میدهد. به بیان دیگر، در این صورت دیگر نابودشدن زیستگاه اهمیت ندارد؛ زیرا بعد از آنکه کار استخراج پایان گرفت، در جایگاه آن به سادگی میتوانیم زیستگاهی جدید ایجاد کنیم، یا در محلی دیگر بهعنوان جایگزین ناحیۀ ویرانشده، زیستگاه بهوجود آوریم. هرچند که در این زمینه توفیقهایی بهدست آمده است، ولی بسیاری از تلاشها در راه ایجاد زیستگاه، سرانجام به ناکامی ختم میشود تا حدودی به این علت که زیستگاههای نوساخته به مدیریت دائمی نیاز دارند و توانایی سازندگان در اجرای این تعهد درازمدت محل تردید است. البته، زیستگاههای نوساخته هرگز نمیتواند دقیقاً جایگزین چیزی باشد که تخریب و نابود شده است، زیرا هر زیستگاهی محصول پیشینه و تاریخ منحصربهفردی است که با چشماندازی که زیستگاه یادشده در آن تکوین یافته است، ارتباط نزدیکی دارد. اگر قرار باشد به انتخابی دست بزنیم، همواره حفظ زیستگاه نسبت به ایجاد آن ارجحیت دارد. با همۀ این تفاصیل، پیشرفت صنعت هماکنون بسیاری از زیستگاهها را نابود کرده، و ویرانیهای برجایمانده از فعالیتهای صنعتی را به میراث نهاده است. ایجاد زیستگاه در این وضع سودمند است، هرچند که همیشه هم آن صادق نیست: معدودی در جایگاههای بازمانده از فعالیتهای صنعتی پیشین در بریتانیا اکنون به مناطق حفاظتشده تبدیل شده است و علت آن هم وجود جوامع گیاهی غنی و نامعمول در آنها بوده است. از آنجا که این فعالیتها تا مدتی نامعلوم ادامه خواهد یافت، ایجاد زیستگاه ابزاری مهم است که بهکمک آن متخصصان اکولوژی میتوانند برخی، و البته نه تمامی، خرابیها و ویرانیها را تعدیل و جبران کنند.