هلنیستی، تمدن
هِلِنیسْتی، تمدن (Hellenistic Civilization)
(یا: یونانیمآبی) فرهنگی با صبغۀ یونانی (هلنیسم[۱]) که با فتوحات اسکندر مقدونی در سراسر دنیای گشوده به دست او گسترش یافت. پس از مرگ اسکندر (۳۲۳پم)، نفوذ تمدن یونانی به مدیترانه و غرب آسیا نیز کشیده شد. جنگهای دیادوخی[۲] سبب فروپاشی امپراتوری اسکندر شد، اما تأسیس سلسلههای مقدونی[۳] در مصر، سوریه و ایران (بطالسه[۴] و سلوکیان[۵]) به دنیای آن زمان وحدت تجارت و دانش بخشید. در حالیکه دولت ـ شهرهای یونانی راکد بودند، شهرها و کشورهای دیگر شکوفا شدند. مهمترین آنها اسکندریه بود، و تمدن هلنيستی با پیروزی نهایی روم در اسکندریه، در قرن اول پم، بهپایان رسید. دریانوردان که دریای شمال[۶] را کشف کردند، محدودۀ دنیای شناختهشده را گسترش دادند. رشد تجارت بر ثروت تاجران و طبقات بالا افزود، اما فقیران بیش از پیش در فقر فرورفتند. آموزش فراگیرتر از گذشته شد و زبان یونانی به زبان رایج دنیای فرهیخته تبدیل گردید. درنتیجه، حجم ادبیات افزایش یافت و کتابخانههای اسکندریه و پرگامون[۷] به مراکز نقد ادبی و گردآوری جُنگها و مجموعهها تبدیل شدند. ادبیات عصر هلنی نیز رونق گرفت و شاعران برجستهای چون کالیماخوس[۸] و تئوکریتوس[۹] ظهور کردند. معماری و مجسمهسازی نیز بهویژه بهسبک اسکندریهای (مانند مجسمۀ معروف ونوسِ میلو[۱۰]) رواج یافت. در حوزۀ فلسفه نیز ظهور رواقیان[۱۱] و اپیکوریها[۱۲] سهم بسزایی در پیشرفت آن داشت. مهمترین دستاورد آن دوران، حفظ و غنیکردن میراث یونانی برای استفاده روم و دیگر تمدنها بود.