علف خواری
علفخواری (herbivory)
عمل تغذیۀ جانورانی که صرفاً به خوردن گیاهان میپردازند. این عمل پدیدههای فراوانی را در ماهیت برهمکنش بین علفخواران و گیاهان در خود پنهان کرده است. گاهی علفخواری بهمعنای طعمهخواری (شکارگری) است، که در طی آن کل گیاه کنده و خورده میشود. اثر علفخواران بر گیاهان بسی پیچیده است. این اثر به این بستگی دارد که کدام جزء چرخۀ حیاتی آن گیاه خورده میشود، کدام اجزاء دستخوش حمله قرار میگیرد، چقدر، چه موقع، و با چه تناوبی. قسمت اعظم بررسی و مطالعه در خصوص علفخواری به قسمتهایی از گیاه که روی سطح زمین قرار دارند پرداخته است، اما اجزای زیرزمینی گیاهان نیز خورده میشوند. گیاهان نسبت به خورده شدن خود دو واکنش اساسی بروز میدهند: میتوانند برای جلوگیری از این عمل تلاش کنند، یا میتوانند آن را تحمل کنند. این اجتناب و دوری گزینی از خورده شدن غالباً به شکل دفاع شیمیایی، فیزیکی (خار، تیغ و مانند آن)، و سایر وسایل دفاعی (مثلاً، مورچگان، درختان صمغ عربی را در برابر علفخواران محافظت میکنند)، صورت میگیرد. تحمل (رواداری) عبارت است از توانایی گیاهان به رشد مجدد یا تولیدمثل بعد از خورده شدن. مثلاً، گیاهان دائمی در ایام وفور غالباً کربوهیدراتها را ذخیره میکنند، که در هنگام کمبود ناشی از علفخواری، بتوانند کمبود یاد شده را جبران کنند. بنابراین، انتظار میرود که تحمل بیشتر، در مواردی وجود داشته باشد که مواد غذایی برای حمایت از رشد مجدد فراوانتر باشند (گرچه، عکس این حالت هم میتواند پیش آید). به همین ترتیب، این را هم باید انتظار داشت که جایگزینی بافتهای از دست رفته برای گیاهان کند رشدتر دشوارتر است که در این صورت نزد این گیاهان تحمل کمتری احتمال میرود؛ انتظار است که چنین گیاهانی بیشتر دفاع شیمایی یا فیزیکی از خود کنند. برخی گیاهان میتوانند آثار سطوح متعادل و متوسط علفخواری را بیش از حد نیاز جبران کند، یعنی این گیاهان نسبت به گیاهانی که چریده نمیشوند سریعتر رشد میکنند. اینکه آیا برخی گیاهان (از نظر سلامتیشان) عملاً از خورده شدن سود میبرند یا خیر، نظریهای جالب، دشوار و مجادلهانگیز است.