هرمس
هِرْمِس (Hermes)
در اساطیر یونان، پیک خدایان؛ فرزند زئوس[۱] و مایا[۲]، یکی از پلیادها[۳]. در اودیسۀ[۴] هومر، خدایی که مردگان/سایهها را به هادِس[۵] (جهان زیرین) هدایت میکند و در این مقام با رؤیا و عالم اموات مرتبط بود. با مرکوری[۶] رومیان و تحوت[۷] مصریان باستان همانند انگاشته میشد و حامی دزدان، مسافران و بازرگانان بود. در مقام خدای خوشاقبالی، بر بعضی از شکلهای پیشگوییِ عامهپسند، رقابتهای گروهی و تاسبازی نظارت داشت. در نقاشیهای قدیم او را به هیئت مردی ریشو با پیراهنی بلند بر تن و کلاهی لبه پهن بر سر و صندلهای بالدار به پا تصویر کردهاند، اما گاه نیز او را به هیئت اولیۀ روستاییاش، با گوسفندی بر پشت، یا بهصورت پیکی با عصای چاووشی مزین به نوار یا کادوکئوس[۸] (عصایی که مارهایی به دور آن حلقه زده و شکل تحولیافتۀ همان نوارها بودند) در دست نمایش دادهاند. از اواخر قرن ۵پم، هِرمِس بهصورت جوانی بیریش، به نشانۀ ورزشکاری تمامعیار، ترسیم شده است. پراکسیتلس[۹]، پیکرتراش آتنی قرن بعد، مجسمۀ او را به این شکل در المپیا[۱۰] در بخش جنوبی یونان تراشید.
پرستش. قدیمیترین پرستشگاه او در آرکادیا[۱۱] در بخش جنوبی یونان بود و شهرت داشت که زادگاهش کوه کولنه[۱۲] بوده است. در اینجا او را در مقام خدای باروری با تصاویری از آلت رجولیت میپرستیدند. در ایلیاد[۱۳] هومر، حامی رمههای گاو و گوسفند توصیف شده است. هرمئیها[۱۴] پرستشگاههای کنار راه را در بزرگداشت او بهمنزلۀ خدای جادهها و درگاهها و حامی مسافران بنا کرده بودند؛ این بناهای یادبود در آغاز، خرپشتههای سنگی سادهای بودند، اما تدریجاً به بلوکهایی مزین به شمایل یاد شده تبدیل شدند که مجسمۀ نیمتنۀ هِرمس روی آن نصب شده بود. در آغاز، مسافران هر یک سنگی به تل سنگ میافزودند، اما در دورههای بعد مقداری روغن وقف آن میکردند.
شخصیت. در روایات بعد از هومر، هِرمِس در نقش خدایی زیرک، مکار و ریاکار ظاهر شد؛ او ساعاتی پس از تولد، چند گاو نر متعلق به آپولون[۱۵]، خدای حکمت، را ربود و با لاک سنگپشت و رودۀ گاو، چنگ را ابداع کرد؛ از آن پس سنگپشت حیوان مقدس او بهشمار میرفت. داستانهای دورههای بعد با نمایش زیرکی هِرمِس غالباً او را با آپولون پیوند میدادند. مشهور است که الفبا را نیز او با همکاری الهگان تقدیر[۱۶] اختراع کرده است.
اسطوره. هِرمِس در افسانههای متعددی ظاهر شده است و غالباً راهنمای پهلوانانی همچون پرسئوس[۱۷] /پرسه و اودیسئوس[۱۸]/ اولیس بود و در جریان جنگهای تروا[۱۹]، زمانی که پریام[۲۰]، شاه تروا، جنازۀ هکتور[۲۱] را از آشیل مطالبه کرد، به حمایت از وی در اردوی یونانیان پرداخت. همچنین موفق شد با نواختن چنگش آرگوس[۲۲]، نگهبان صدچشمی را که از ایو[۲۳]، معشوقۀ زئوس، مراقبت میکرد، به خواب فرو برده، سپس او را بهقتل برساند. بعضی از پسرانش عبارت بودند از هرمافرودیتوس[۲۴] از آفرودیت[۲۵]؛ اوتولوکوسِ[۲۶] دزد از خیونه[۲۷]؛ و دافنیس[۲۸] شاعر از یک پری[۲۹].