اکسل هونت

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
(تغییرمسیر از Honneth, axcel)
اکسل هونت
Axel Honneth
زادروز ۱۹۴۹
ملیت آلمانی
تحصیلات و محل تحصیل دانشگاه آزاد برلین، دانشگاه نیواسکول
شغل و تخصص اصلی فیلسوف، اقتصاددان
آثار نقد قدرت
گروه مقاله اقتصاد، جامعه‌شناسی، علوم سیاسی

(Axel Honneth (۱۹۴۹

اکسل هونت
اکسل هونت

فیلسوف آلمانی. در دانشگاه‌های فرانکفورت[۱] و کلمبیا[۲] تدریس می‌کند و همچنین مدیر انجمن پژوهش‌های اجتماعی[۳] در فرانکفورت است؛ انجمنی که به عنوان مهد مکتب_فرانکفورت شناخته می‌شود. هونت در بُن، بوخوم، برلین و مونیخ زیر نظر یورگن_هابرماس تحصیل کرد. بعد از تحصیل در دانشگاه آزاد برلین[۴] به نیویورک رفت و در دانشگاه نیواسکول[۵] آموزش دید. سپس در سال 1996 به آلمان برگشت و در دانشگاه فرانکفورت مشغول به کار شد.

عمده‌ی فعالیت فلسفی هونت معطوف به فلسفه‌ی سیاسی – اجتماعی و نیز فلسفه‌ی اخلاق است. مسئله‌ی «بازشناسی[۶]» که همان طلب عزت و احترام و بازشناخته‌شدن به‌خوبی دیده می‌شود و او آن را از هگل به وام گرفته است، نقش مهمی در پروژه‌ی فکری هونِت دارد. او بر این باور است که «تقلا و کشمکش»[۷] برای به دست آوردن «بازشناسی»[۸]، نقش مهمی در سیاست‌ورزی برابری‌طلبانه بازی می‌کند. همچنین، وی بر نقش مهمی تأکید می‌کند که کشمکش ما برای «بازشناسی» (همان‌چیزی که در طلب عشق، احترام، عزت و رسمیت‌یافتن جلوه می‌کند) می‌تواند و باید در سیاست‌ورزی برابری‌طلبانه ایفا کند. هونت در اولین اثر مهمش با عنوان نقد قدرت[۹]، به بررسی و تشریح شباهت‌های عمده میانِ مکتب فرانکفورت و اندیشه‌های میشل_فوکو می‌پردازد. تأثیرپذیری او از هگل در آثار بعدی‌اش مشهود است.

به طور کلی، هونت به دنبال آن است که معنا و مقصودی نو به سنت سوسیالیستی بدهد. برای مثال، او عقیده دارد سوسیالیست‌ها باید از تصویر تمامیت‌خواهی که مارکس در سرمایه تصویر کرده عبور کنند و این عقیده را که «سرمایه‌داری به دست طبقه‌ی کارگر نابود خواهد شد» کنار بگذارند. علاوه بر این، به زعم او سوسیالیستها باید بپذیرند که حتی در صورت شکل‌گیری یک جامعه‌ی سوسیالیستی از دل سرمایه‌داری، آن‌ها همچنان ملزم و نیازمند به همان سازوکارهای بازار خواهند بود که در عصر لیبرال تحقق یافته‌اند . علاوه بر اینها، جامعه‌ی سوسیالیستی باید به استقبال تکثر موجود در جامعه برود و به دنبال حذف آن و یکپارچه‌کردن جامعه نباشد. هونت تشریح می‌کند که ایده‌ی انقلاب به‌مثابه انقطاع کامل از نظم جاری و سرآغاز ساخت آرمان‌شهری یگانه، راهگشای وضع موجود نیست و به جای آن، سوسیالیسم باید به‌عنوان تکلیفی همیشگی فهم شود که همواره در حوزه‌ی اجتماعی حاضر است.

 

منبع:

http://tarjomaan.com/barresi_ketab/8602/

 


 

  1. University of Frankfurt
  2. Columbia University
  3. Institute for Social Research
  4. Free University of Berlin
  5. the New School
  6. recognition
  7. struggle
  8. recognition
  9. The Critique of Power