جاودانگی
جاودانگی (immortality)
(یا: خُلودِ نفس؛ نامیرندگی؛ زندگی ابدی) نامیراییِ روح پس از مرگ جسم. اعتقاد به اصل جاودانگی در بسیاری از دینها مشترک است اما در فرهنگهای گوناگون صورتهای مختلفی بهخود میگیرد که دامنهاش از فنای غایی روح تا بقای نهایی آن و رستاخیز جسم گسترده است. در آیین هندو، هدف غایی شخص را جذبشدن در «جان جهان[۱]۱» (آتمن) دانستهاند. از نظر این آیین هدف غایی روح جاودانگی نیست، بلکه رهایی از چرخۀ باززاییهاست و این رهایی را در دین هندو مُکشا و در دین بودا نیروانا مینامند. پس آیین بودا[۲] اساس را بر «نیروانا[۳]» قرار میدهد، یعنی بر حالت رستگاری کاملی که از فنای کامل شخصیت حاصل میشود. در دین مصر باستان، ورود به زندگی جاوید منوط به نتایج امتحانی بود که خداوند دربارۀ شایستگیهای زندگی هر فرد بهعمل میآورد. در دین قدیم یونانیان وعده داده میشد که سایهای از زندگی بر روی زمین در ناحیهای از زیرزمین موسوم به هادِس[۴] ادامه خواهد یافت. فیلسوفانی مانند سقراط و افلاطون به جاودانگی روح اعتقاد داشتند. چینیها اسطورههای فراوانی دارند دربارۀ انسانهایی که با اعمال محبتآمیز و ایثارگرانه خود به جاودانگی دست یافتهاند. در مسیحیت، اسلام و در یهودیت، جاودانگی موعود در اصل به روح مربوط میشود. دو دین نخست از این لحاظ با یهودیت تفاوت دارند که معتقدند پس از رستاخیز جسم و داوری عمومی دربارۀ تمامی نوع بشر، جسم از نو با روح وحدت مییابد تا پاداش یا کیفر بیند. در معادشناسیِ[۵] یهودی، رستاخیز روح با ظهور مسیح روی خواهد داد، اگرچه اتحاد مجدد جسم و روح فقط در مدت عصر مسیحایی[۶] خواهد پایید و آن گاه روح به آسمان بازخواهد گشت.