جویس، جیمز (۱۸۸۲ـ۱۹۴۱)
جویس، جِیمز (۱۸۸۲ـ۱۹۴۱)(Joyce, James)
جیمز جویس James Joyce | |
---|---|
زادروز |
۱۸۸۲م |
درگذشت | ۱۹۴۱م |
ملیت | ایرلندی |
تحصیلات و محل تحصیل | یونیورسیتی کالج |
شغل و تخصص اصلی | نویسنده |
آثار | اولیس (۱۹۲۲)؛ شعرهای یک پولی (۱۹۲۷)؛ نمایش نامه تبعیدی ها (۱۹۱۸) |
گروه مقاله | ادبیات غرب |
خویشاوندان سرشناس | نورا بارناکل (همسر) |
نویسندۀ ایرلندی. در دوبلین در خانوادهای فقیر و پرجمعیت زاده شد، و در یونیورسیتی کالج[۱] زادگاهش تحصیل کرد. خلاقیتش به شکلگیری قالبی ادبی برای بیان پیچیدگی ذهن انسان منجر شد، و با استفاده از شیوۀ «جریان سیال ذهن» رمان انگلیسی را متحول کرد. از آثار اوست: مجموعۀ داستان کوتاه دوبلینیها[۲] (۱۹۱۴)، چهرۀ هنرمند در جوانی[۳] (۱۹۱۶)، اولیس[۴] (۱۹۲۲) و شبزندهداری فینیگَنها[۵] (۱۹۳۹). اولیس، که وقایع یکروز را در دوبلین گزارش میکند، تجربهآزمایی در زبان است و روایت مستقیم را با واکنشهای تلویحی و ناخودآگاه شخصیتها درمیآمیزد. این کتاب با آنکه ایالات متحد امریکا و انگلستان آن را منافی اخلاق دانستند و تحریم کردند، بسیار تأثیرگذار بود و عموماً آن را شاهکار جویس میدانند. جویس پس از جنگ جهانی اول در پاریس زندگی میکرد، و اولیس نخستینبار در همانجا منتشر شد. شبزندهداری فینیگنها، که دربارۀ پیالهفروش دوبلینی و خانوادۀ اوست، ادامۀ تجربهآزماییاش در زبان است. در این اثر، واژهسازی که ویژگی اولیس بود بهاوج میرسد و نویسنده برای کاوش در سطوح گوناگون معنایی و تلفیق کل هستی از تمثیل و بازی با کلمات استفاده میکند.
نخستین آثار. جویس از جوانی به ادبیات گرایش داشت. پس از اتمام تحصیلاتش چند داستان نوشت، اما قادر به امرار معاش نبود. به ایتالیا سفر کرد و در آنجا انگلیسی آموخت، و با نورا بارناکل[۶] همراه شد (۱۸۸۳ـ۱۹۵۱)؛ که در ۱۹۳۱ به همسری او درآمد. در ۱۹۰۹ به دوبلین بازگشت. تا این تاریخ تنها اثر منتشرشدۀ جویس کتاب اشعار تغزلیِ موسیقی مجلسی[۷] (۱۹۰۷) بود؛ دیگر اثر منظومش در کتاب شعرهای یک پولی[۸] (۱۹۲۷) بهچاپ رسید. دوبلینیها پس از نُه سال تأخیر منتشر شد و علتش درگیری او با ناشران بر سرِ درخواست آنان برای حذف قسمتهایی از کتاب بود، اما اثر دیگرش با نام تصویر هنرمند در جوانی، را که نسبتاً شرح حالگونه است، ازرا پاوند[۹] بهصورت پاروقی در مجلۀ اگوئیست[۱۰] چاپ کرد (۱۹۱۴ـ۱۹۱۵). در این هنگام جویس در اتریش «تحت نظر» بود، اما بعد اجازه یافت به سوئیس بیطرف برود و تا پایان جنگ جهانی اول در زوریخ ماند. در آنجا نمایشنامۀ تبعیدیها[۱۱] (۱۹۱۸) را، که به تقلید از ایبسن[۱۲] نوشته بود، با گروهی متشکل از بازیگران ایرلندی به صحنه برد. اولیس به شرح وقایع ذهنی و جسمی لئوپولد بلوم[۱۳]، تبلیغاتچی یهودی، و استیون دِدالوس[۱۴]، عالِم فیلسوف، در طول یک روز در دوبلین میپردازد؛ سیر یکروزۀ بلوم مشابه گشتوگذارهای اُدیسه[۱۵] در حماسۀ هومر است. جویس مدعی بود که تمهید ادبیِ تکگویی درونی را، که در اولیس بهکار رفته، از اثر فراموششدۀ ادوار دوژاردن[۱۶]، درختهای غار را بریدهاند[۱۷] (۱۸۸۸)، کشف کرده است. مارسل پروست[۱۸] و داروتی ریچاردسون[۱۹]، ازجمله نویسندگانی بودند که این شگرد را بهکار گرفتند و توسعۀ شیوۀ «جریان سیال ذهن» تأثیر عمیقی بر بسیاری از مؤلفان امروز برجا گذاشت.
بههم زدن قواعد. رمان بعدی جویس با نام کار در حال پیشرفت[۲۰]، در چند بخش و با نامهای گوناگون در ۱۹۲۷ منتشر شد. در ۱۹۳۹ بهصورت کامل به نام شبزندهداری فینیگنها بهچاپ رسید. این کتاب دشوار، اما جذاب بسیاری از قواعد ادبی را زیر پا گذاشت و موجودیتی پیوسته خلق کرد (کلمات آغازین کتاب با کلمات پایانی کتاب ادامه مییابد) که از هر نقطه میتوان آن را از سر گرفت. قرارداد استفاده از زبان واحد در سراسر اثر را نیز کنار گذاشت و بهسبب ادغام زبانهای مختلف، اثری مافوق مدرنیستی نامیده شد. این اثر با پرهیز از شکل معهود و نیز استفاده از پیچیدگیهای زبانی، چنان بغرنج است که خوانندگانی انگشتشمار میتوانند بدون کمکگرفتن از شرح و تفسیر، معنای آن را دریابند. جویس بیشتر عمر خود را در فقر بهسر برد و کار کرد و پس از انجام چند عمل جراحی روی چشم، در ۱۹۴۰ به زوریخ بازگشت، امّا کمی بعد درگذشت.
- ↑ University College
- ↑ Dubliners
- ↑ A Portrait of the Artist as a Young Man
- ↑ Ulysses
- ↑ Finnegans Wake
- ↑ Nora Barnacle
- ↑ Chamber Music
- ↑ Poems Penyeach
- ↑ Ezra Pound
- ↑ The Egoist
- ↑ Exiles
- ↑ Ibsen
- ↑ Leopold Bloom
- ↑ Stephen Dedalus
- ↑ Odysseus
- ↑ Edouard Dujardin
- ↑ Les Lauriers Sont coupés
- ↑ Marcel Proust
- ↑ Dorothy Richardson
- ↑ Work in Progress