بوم شناسی کلان
بومشناسی کلان (Macroecology)
بخشی از علم بومشناسی که در جستوجوی الگوهایی با مقیاس بزرگ و کلان است. این رشته برای مطالعۀ اکولوژی به طور فزاینده به رویکرد و روشی عمومی تبدیل شده است. درحالی که اکثریت متخصصان اکولوژی، نکات ظریف و دشواریهای تعاملهای بین گونهها را در مقیاسهای مکانی و زمانی کوچک و کمدامنه بهدقت بررسی کردهاند، دانشمندان رشتۀ اکولوژی کلان، نظری اجمالیتر به موضوع دارند. آثار برخی فرآیندهای اکولوژی فقط در مقیاسهای بزرگ دیده میشود. از این رو، همواره در آزمایشها، قابل اندازهگیری و سنجش نیست. بنابراین، رویکرد و روش دیگری مورد نیاز است. یکی از رویکردها عبارت است از جستوجوی الگوهای بزرگمقیاس در طبیعت، و سپس پیجویی برای یافتن توضیح آن؛ هدف اصلی اکولوژی کلان همین است. به آسانی نمیتوان نشان داد که الگوها واقعیاند. از آنجا که الگوها از گرایشها و تغییرات دادهها حاصل میشود، به نمونههای بزرگ نیاز است و به آن معناست که بیشترین مطالعه در گروههای گونههای شناخته شدهتر صورت میگیرد. اما، اگر الگوهای متداول عام قابل تمیز باشد، در این صورت به نظر میرسد که فرآیندهای عام و شایع اکولوژیکی باید شالوده آن باشد. الگوهای عامی که یافت شده است شامل شیب (گرادیان) تنوع گونههای زیستی مربوط به عرض جغرافیایی، رابطۀ گونهها با ناحیه، و پیوندهای بین اندازۀ حجم (اندام)، فراوانی و گسترۀ جغرافیایی است. مشکل اصلی عبارت است از آشکار و معلومکردن علتهای نهفته در پس الگوها. بدون یک رویکرد آزمایشی تمیز بین آن آسان نیست. موضوع مهم از این قرار است که، بسیاری از الگوها احتمالاً براثر بیش از یک ساز و کار بهوجود آمدهاند. از این رو تعیین اهمیت نسبی آنها دشوار خواهد بود. یکی از انتقادهای اساسی به رویکرد اکولوژی کلان، فقدان دقت در آزمایش بوده است. با این حال یک رویکرد بزرگ مقیاس به اکولوژی هنوز هم ضروری است. بسیاری از انتقادهایی که از اکولوژی کلان شده است در مورد پیشینۀ فسیلها نیز صادقاند. با این همه، فهم و درک از تکامل، بدون پیشینۀ فسیل، چه خواهد بود؟