جنون
جُنون (Madness-Insanity)
(یا: دیوانگی) در روانشناسی، ابتلا به اختلال ذهنی، خبط دِماغ و شیدایی. دیوانه، مجنون (در فرهنگ معاصر ایرانی لفظ «روانی» نیز تاحدودی بر این معنی دلالت دارد) به کسی گفته میشود که بهسبب اختلالات روانی مسئول اعمال خود نیست. جنون به مفهوم بیعقلی یا نابخردی در فرهنگ مدرن غربی از عصر روشنگری بدینسو معنا و قوام یافته است. گفتمان جنون به این معنی در فرهنگ یونانی و اسلامی بهکلی مفقود است و آن را در تقابل با مفهوم عقل قرار نمیدادند حتی در فرهنگ اسلامی از «عقلای مجانین» سخن میگفتند؛ به تعبیری، گفتمان لوگوس در فرهنگ یونانی و اسلامی، و به تبع آن فرهنگ اروپایی تا عصر کلاسیک (نیمۀ قرن ۱۷ تا پایان قرن ۱۸) برمبنای تقابل دوتایی «عقل/جنون» تعریف نمیشد. البته این بدان معنا نبود که جنون در گذشته وجود نداشت؛ اما اینقدر بود که عقل، جنون را برای اثبات و توصیف خود سرکوب نمیکرد. تقابل میان عقل و جنون، در اروپا در عصر حاکمیت مطلق عقل، عصر کلاسیک، دستخوش تغییرات بنیادینی شد. در این عصر شاهد سرکوب کورکورانه و نظامیوار دیوانگان هستیم. بیش از این دیوانگان رانده و طرد میشدند، اما قانونی برای حبس و تعدی به دیوانگان وجود نداشت. پیدایش دارالمجانینها، و اقامتدادن اجباری دیوانگان در اروپا رواج کامل یافت. برخورد با پدیدۀ جنون در عصر رمانتیسم و پس از آن (تا به امروز) جنبۀ ملایمتری به خود گرفته است. روانشناسی نوین تیغی دولبه است؛ عقل حق سرکوب جنون را ازدست داد، اما در هیئت روانشناسی همچنان حق قیومیت بر آن را در دست خود دارد. جنون در فرهنگ ایرانی و اسلامی چنانکه گفته شد مفهومی کاملاً متفاوت داشته است. این تفاوت نظر بهعلت تسلط نسبی عرفان و تصوف (بهخلاف تسلط فلسفه در غرب) بوده است. عشق، در مقام یکی از بنیادیترین مفاهیم صوفیه، در اصطلاح اهل عرفان میتواند تاحد جنون پیش رود، و این به هیچ روی نکوهیده نبود. بدینسان، دیوانگی و جنون همچون صورت آرمانی عشق، در ادب فارسی و فرهنگ عرفانی ایرانیان مرتبۀ نهایی سلوک و صداقت در رابطه با معشوق یا معبود تلقی شده است. ترکیب مفهومی «عقلای مجانین» مؤید همین نگرش است. عقلای مجانین، به فرزانگانی گفته میشود که تجلی ناگهانی حق بر ضمیرشان آنان را چنان از خود بیخود میکند که نابهخود سخنانی بیرون از طریق مرسوم بر زبانشان جاری میشود. شخصیت بهلول که خود را به دیوانگی میزد و جهل مردمان را به عاقلانهترین و هوشمندانهترین شکل بهسخره میگرفت، از شخصیتهای مشهور فرهنگ اسلامی است.