ملودی
مِلودی (melody)
در موسیقی، سری مشخصی از نتها که یکی پس از دیگری خوانده یا نواخته شوند. ملودی یکی از سه رکن اصلی موسیقی غربی است، دو رکن دیگر ریتم و هارمونیاند. در موسیقی غربی، ملودی معمولاً از نتهای یک گام یا مُد ساخته میشود. هر ملودی، با یا بدون همراهی، میتواند به خودی خود یک قطعۀ کامل باشد ـ مانند یک ترانۀ ساده. در موسیقی کلاسیک اغلب آن را همچون تِمی در درون قطعهای طولانیتر بهکار میبرند.
ساختار ملودیک. ملودی اغلب عنصری برجسته و شاخص در موسیقی برشمرده میشود، که از هارمونی و ریتم متمایز است، اما این سه عنصر، البته در موسیقی غربی، تا حد زیادی نسبت به یکدیگر وابستگی متقابل دارند. جملههای درون یک ملودی را اغلب به چند دسته نت میتوان تجزیه کرد که تلویحاً آکوردهای متناسب خود، و بنابراین یک ساختار هارمونیک را القا میکنند؛ موتیفهای ریتمیک به تأکیدگذاری بر این ساختار میتوانند کمک، یا شکل خاص خود را به ملودی تحمیل کنند. عوامل دیگر، مثل حاکمیت جملههای بالارونده یا پایینرونده، یا گشادگی فاصلههای بین نتهای ملودی، نیز جنبۀ بیانگرانه دارند.
ساختار هارمونیک. ساختار هارمونیک ضمنیِ یک ملودی، چه آشکارا شکل همراهی داشته و چه نداشته باشد، با بناکردن رابطۀ آن با یک الگو، مُد، یا گام بنیادین، ویژگیای متمایز به آن میدهد. چنین ساختاری این توقع را در شنونده برمیانگیزد که در ادامه باید عناصر قراردادی خاصی وجود داشته باشد ـ هرچند اغلب شکستن این قراردادهاست که ملودی را حقیقتاً به یادماندنی میکند. در بیشتر موارد ساختار ضِمنی هارمونیک یا گامی، حالوهوای یک ملودی را مشخص میکند ـ همچون ماژور یا مینوربودن گام، فاصلۀ گام مقصد با گام مبدأ در مدولاسیون، و مقدارِ کروماتیکبودن هارمونی (← کروماتیسم).
عناصر ریتمیک. ممکن است تصور شود که زیرایی نتهای یک ملودی اولین خصوصیت تعیینکنندۀ آن بهشمار میرود، اما در بیشتر موارد این گونه نیست. الگوهای ریتمی و سرعت نیز میتوانند از اجزای تعیینکنندۀ ملودی باشند، تا آنجا که برخی ملودیها را فقط با ریتمشان میشناسند. در مقابل، ملودیهای معروف زیادی یافت میشوند که اگر کشش نتهایشان هماندازه شود بهزحمت شناخته میشوند.
اصول زیباشناسی ملودی. در تاریخ موسیقی، چگونگی ساختهشدن «یک نغمۀ خوب» موضوع مباحث بسیاری بوده است، که هریک برای قضاوت در این مورد معیارهای خاص خود را داشتهاند. هرنسلی همگام با تغییر سلیقههای موسیقایی، جانشینان خود را بهسبب کمبود زیبایی ملودیک نقد کردهاند. به همینشکل، موسیقی فرهنگهای دیگری که برای شنونده ناآشنایند، اغلب «بینغمه» توصیف میشوند. در این مورد نیز مثل تمامی شاخههای زیباشناسی نمیتوان قوانین سفت و سختی برای ساختار یک ملودی زیبا یا بهیادماندنی درنظر گرفت، اما کوشش در راه تجزیهوتحلیل عناصری که ساختار ملودیک صدا را تشکیل میدهند، همچنان ادامه دارد.