عقب ماندگی ذهنی
عقبماندگی ذهنی (mental retardation)
اختلالی که موجب توقف عملکرد ذهنی شخص در زیر حد متوسط میشود. بهرۀ هوشی[۱] (IQ) عقبماندگان ذهنی از ۷۰ IQ تجاوز نمیکند. این اختلال معمولاً پیش از ۱۸سالگی بروز مییابد و در یادگیری، برقراری ارتباط، مراقبت از خود، زندگی مستقل، روابط اجتماعی، بازی و کار شخص اختلال ایجاد میکند. عقبماندگی ذهنی در مردان شایعتر است و میزان شیوع آن را یک تا سه درصد جمعیت برآورد کردهاند. برای شدت عقبماندگی، نسبت به بهرۀ هوشی انسان عادی که بین ۹۰ تا ۱۱۰ است، چهار درجه تعیین کردهاند: خفیف با بهرۀ هوشی ۵۰ـ۷۰، متوسط با بهره هوشی ۴۰ـ۵۰، شدید با بهره هوشی ۲۵ـ۴۰، و عمیق با بهره هوشی ۲۵ یا کمتر. نوع خفیف تا سن مدرسه چندان قابل تشخیص نیست و کودک مبتلا میتواند دورۀ ابتدایی را هم به پایان برساند. در نوع متوسط، شخص معمولاً نمیتواند فراتر از پایۀ دوم ابتدایی پیش برود و در بزرگسالی از عهدۀ مشاغل بینیاز از مهارت برمیآید. عقبماندگی شدید ممکن است در فراگیری تکلم و مراقبت از خود اختلال ایجاد کند و شخص بیمار توانایی زندگی مستقل نداشته باشد. در نوع عمیق، شخص مبتلا قادر به تکلم نیست و به مراقبت دایم نیاز دارد. عقبماندگی ممکن است علت ژنتیکی داشته باشد، از دورۀ جنینی آغاز شود، یا در حین یا بعد از تولد بروز کند. دانشمندان در ۱۹۹۲ سندرم x شکننده را شایعترین علت ژنتیکی عقبماندگی معرفی کردند. در این سندرم، ژن معیوبی باعث شکنندگی کروموزوم جنسی x میشود. سندرم داون نیز اختلالات ژنتیکی ایجاد میکند و موجب عقبماندگی ذهنی میشود. همچنین میتوان به اختلالات مادرزادی در سوختوساز اشاره کرد که ژن معیوبی از تولید آنزیمها یا پروتئینهای لازم برای اعمال حیاتی سلولها جلوگیری میکند و عقبماندگی ذهنی درپی دارد. در دورۀ بارداریِ مادر نیز عواملی از قبیل سوءتغذیه، اعتیاد، سموم زیستمحیطی، عفونتهای ویروسی، و مرض قند ممکن است موجب عقبماندگی شود. همچنین عقبماندگی ممکن است براثر تولد زودهنگام، کمبود وزن شدید، و نرسیدن اکسیژن به جنین رخ دهد. فقر محیطی در دورۀ طفولیت را نیز متخصصان از دیگر عوامل عقبماندگی ذهنی ذکر کردهاند.
- ↑ intelligence quotient