مرلین
مِرْلین (Merlin)
(در ویلز: میردین[۱]) جادوگر و غیبگوی افسانههای آرتور. شماری از اشعار مرتبط با یکدیگر در ادبیات خنیاگری ویلز را منسوب به او میدانستند و احتمال میرود که چنین شخصی واقعاً وجود داشته است. جفری مانموتی[۲]، وقایعنگار قرن ۱۲م، داستان او را در زندگی مرلین[۳] آورده است. مرلین در رمانسهای آرتور آیندۀ بریتانیا را پیشگویی کرد و به اوتر پندراگون[۴] امکان داد که پدر آرتور شود و تا زمان برملاشدن نسب شاهی آرتور از او نگهداری کند. شهرت داشت که مرلین پسر دیوی بود که با غسل تعمید نجات یافته بود. او قدرت پیشگویی و جادوگری پدرش را به ارث برده بود و همگام با تحولات بعدی این داستانها، به قدرت پیشگویی او شاخ و برگ بیشتری داده شد. در روایات منثور این داستان، مرلین هنرهایش را به مورگان لوفۀ[۵] ساحره آموخت و اسرار جادوگری خود را در اختیار معشوقش، نینیان[۶]، گذاشت. نینیان او را در جنگل بروسلیاند[۷] زندانی کرد و پس از آن دیگر کسی او را ندید. در شعر مرگ آرتور[۸]، اثر روبر دو بورون[۹]، مرلین در قلعۀ جام مقدس[۱۰] انزوا گزید. گفتهاند که در دورههای بعد، او از وورتیگرن[۱۱]، فرمانروای انگلستان، در جنگ علیه هنگیست[۱۲] و ساکسونها حمایت کرد، و در جنگ آرتورت[۱۳]/آرفدرید[۱۴] در ۵۷۳م دیوانه شد. شایع است که او را در غاری، در پارک قلعۀ دینیوور[۱۵]، در دیود[۱۶]، بهخاک سپردهاند.