قدرت دریایی
قدرتِ دریایی (Naval Power)
مجموعهای از وسایل، تجهیزات، و امکانات یک ملت برای سیطرۀ نظامی خود بر دریاها، و اقیانوسها و آبراههای مهم بینالمللی. ملتی که چنین امکاناتی داشته باشد نیز قدرت دریایی بهشمار میآید. اصل حاکم بر قدرت دریایی، بهره جستن از دریاها و محرومکردن دشمن از چنین امکانی است. قدرت دریایی با در اختیار داشتن ناوگان تجاری بزرگ تفاوت دارد. زیرا ممکن است کشوری ناوگان تجاری قدرتمندی دراختیار داشته باشد، اما قدرت دریایی به حساب نیاید؛ همچون نروژ، یونان و امریکا تا ۱۸۶۰. انگلیس تا پایان جنگ جهانی دوم با در اختیار داشتن بزرگترین ناوگان جنگی، چندین قرن سیطرۀ نظامی خود را بر دریاهای جهان اعمال میکرد. دولتها از قرنها پیش برای تسلط بر جهان با بهرهگیری از قدرت دریایی به رقابت با یکدیگر پرداختند؛ کشورهای فاقد منابع نیز برای برآوردن نیازهای خود و رونق تجارت به تأسیس ناوگان دریایی قدرتمند همت گماشتند و ثروتهای هنگفتی در پرتو نیروی دریایی مقتدر خود به دست آوردند. در میان ملل باستان، فنیقیها[۱] قدرت و مهارت خاصی در دریانوردی داشتند و دریای مدیترانه تحت تسلط آنان بود. یونانیها با تکیه به نیروی دریایی خود ایرانیها را در جنگ سالامین شکست دادند. اهمیت قدرت دریایی در جنگ جهانی اول مشخص شد و قدرتهای بزرگ بر سر سیطره بر دریاها با یکدیگر به رقابت پرداختند. پس از اهمیتیافتن هواپیما تصور میشد که قدرت دریایی اهمیت خود را از دست خواهد داد، اما چنین نشد و تلفیق نیروی دریایی و هوایی با ابداع ناوهای هواپیمابر سبب شد تا نیروی دریایی اعتبار و اهمیت خود را حفظ کند. افزودهشدن جنگافزارهای هستهای به شناورهای جنگی، همچنین ساخت زیردریاییها و به ویژه زیردریاییهای هستهای بیش از پیش بر اهمیت قدرت دریایی افزوده است.
- ↑ Phoenicians