سحابی، فرضیه
سحابی، فرضیه (nebular hypothesis)
فرضیهای مبنی بر تکامل منظومۀ خورشیدی[۱] از یک سحابی[۲]. عارف و دانشمند سوئدی قرن ۱۸، امانوئل سوئدنبورگ[۳]، و فیلسوف آلمانی قرن ۱۸، ایمانوئل کانت[۴]، هر دو چنین توصیفی را دربارۀ منظومۀ خورشیدی مطرح ساختند، اما پیِر لاپلاس[۵]، اخترشناس فرانسوی قرن ۱۸ و ۱۹، نخستینبار فرضیۀ سحابی را به صورتی کاملاً علمی بسط داد. در فرضیۀ لاپلاس، در ابتدا سحابیهای چرخان[۶] از متراکمشدن مواد گازی پدید آمدهاند و خورشید نیز در آغاز سحابیای از این دست بوده است. این سحابی ضمن ادامۀ فشردگیاش تند و تندتر چرخیده است تا اینکه تکههایی از بدنۀ اصلی خورشید جدا شدهاند. این تکهها براثر جاذبۀ گرانشی[۷] خود متراکم شده و سیارهها را تشکیل دادهاند. فرضیۀ لاپلاس بنیاد محکمی ندارد، زیرا نمیتواند این واقعیت را توضیح دهد که چرا تقریباً همۀ تکانۀ زاویهای[۸] منظومۀ خورشید در سیارهها گرد آمده است. همچنین، فرضیۀ کِشندی[۹] ریاضیدان و اخترفیزیکدان انگلیسی، جیمز جینز[۱۰]، که سیارهها را متشکل از مادۀ بیرونریخته از خورشید براثر نزدیکشدن ستارهای در حال گذر میداند نیز غیرقابلقبول است، زیرا مواد خروجی ممکن بود در فضا پراکنده شوند. نظریههای جدید نیز راهحل منحصربهفردی عرضه نمیکنند، اما با این امر موافقاند که خورشید و سیارهها همزمان از ابر چرخانی که شامل گاز و غبار بوده است، متراکم شدهاند.