نقد نو
نقد نو (New Criticism)
مکتبی آنگلو ـ امریکایی[۱] در نظریۀ نقد ادبی بعد از جنگ جهانی اول. این مکتب بر ارزش ذاتی اثر ادبی تأکید داشت و اثر را واحد معناییِ مستقلی میدانست. نیز مخالف استفاده از اطلاعات تاریخی و زندگینامهای[۲] در نقد و تفسیر بود. شیوۀ اصلی مورد استفاده در نقد نو خوانش دقیق و تحلیلی متن است، شیوهای به دیرینگی بوطیقا[۳]ی ارسطو، هرچند رهروان آن اصلاحاتی را در این شیوه پدید آوردند. مهمترین آثار تأثیرگذار در این مکتب متعلقاند به دو منتقد انگلیسی، آی اِی ریچاردز[۴]، با عنوان اصول نقد ادبی[۵] (۱۹۲۴)، و ویلیام امپسون[۶]، با عنوان هفت نوع ابهام[۷] (۱۹۲۰). نقد نو نامش را در ۱۹۴۱ از کتابی بههمین نام از جان کرورنسم[۸] گرفت، اثری که کمابیش اصول این رویکرد زبانشناختی به ادبیات را سامان بخشید. پیروان نقد نو شعر را نوع خاصی از گفتمان[۹] میدانستند، وسیلهای برای انتقال احساس و اندیشه که با هیچ زبان دیگری قابل بیان نبود. با اینکه تفاوت کیفی با زبان علم یا فلسفه داشت ولی معنیهایی بههمان اندازه معتبر را منتقل میکرد. این منتقدان درصدد تعریف و تدوین ویژگیهای اندیشه و زبان شاعرانه برآمدند و با تأکید خاص بر ارزشهای ضمنی[۱۰] و متداعی[۱۱] واژهها و نقشهای چندگانۀ زبان مجازی[۱۲]، همچون نماد[۱۳]، استعاره[۱۴]، و تصویر[۱۵] به بهرهبرداری از شیوۀ خوانش دقیق اثر پرداختند.