نت نویسی
نُتنویسی (notation)
نظامی از علامتها و نمادها برای نوشتن موسیقی، چه برای اجرا و چه برای روخوانی، یا برای ثبت و ضبط دایمی. نظامهای قدیمی نتنویسی موسیقی را چینیها در قرن ۳پم، و بعد سومریان[۱] باستان، و بعدها یونانیان و رومیان باستان برای نمایشهای موسیقایی خود پدید آوردند. یونانیان نخستین کسانی بودند که نتهای گام را با حروف الفبا نامگذاری کردند. شکلی از نتنویسی با استفاده از علامتهایی به نام نئوم[۲] در اروپای قرون وسطا همچون وسیلهای برای ثبت و ضبط پلنشان پدیدآمد. این علامتهای گرافیکی بالارفتن و پایینآمدن نتهای یک ملودی را نشان میدادند، اما زیرایی (زیروبم) یا ریتم دقیق را مشخص نمیکردند. نخستینبار در قرن ۱۱م، راهبی ایتالیایی به نام گوئیدو د آرتسو[۳] (ح ۹۹۱ـ پس از ۱۰۳۳م)، نظام استفاده از نتها بر روی خط حامل یا یک دسته خط افقی را اختراع کرد. نتنویسی امروزین موسیقی با استفاده از حاملی پنجخطی انجام میگیرد، که در ابتدای آن کلیدی برای نشاندادن زیرایی (زیروبم) دقیق نتهای روی آن قرار دارد. محل یک نت روی حامل نشاندهندۀ زیرایی آن است، و شکل نت و «دُم« آن مقدار کشش زمانیِ آن را تعیین میکند. برای نشاندادن سرعت، شدت و ضعف صدا، و چگونگی اجرای قطعه از کلمات و علامتهای دیگری استفاده میکنند، مثل لِگاتو (به نرمی و پیوسته) یا استاکّاتو (جداجدا و کوتاه).
لزوم نتنویسی موسیقی. بخش اعظم موسیقی متعلقبه نوعی سنت شفاهی/شنیداری است، و هرگز بهصورت نوشته درنیامده است. این موسیقی بهکمک تکرار و ذخیره در حافظه از یک اجراکننده به دیگری انتقال مییابد و در نتیجه، مثل بازی «پچپچ چینی[۴]»، طی دورانهای مختلف تغییر ماهیت میدهد. نیاز به نظامی اطمینانبخشتر از تعلیم اجراکنندگان و ثبت موسیقی برای آیندگان، از همان اوایل تاریخ موسیقی احساس میشد. بدبختانه کمبود موارد ثبتشده، کار بهدستآوردن اطلاعات گسترده از موسیقی فرهنگهای باستانی را برای ما دشوار میسازد، و آنچه میدانیم معمولاً بیشتر برآمده از منابع شفاهی است تا منابع موسیقایی، و یا از آزمودن سازهایی بهدست آمده است که نواخته میشدهاند.
نظامهای اولیه. احتمال دارد که نتنویسی موسیقی همگام با زبان نوشتاری رشد کرده باشد، و سومریان و مصریان باستان برای همراهیِ نظام علامتهای دستیای که برای نشاندادن زیرایی (زیروبم) و شکل ملودی بهکمک نوعی «رهبری» بهکار میبردند، نمادها و نشانههایی ابداع کرده باشند؛ تردیدی نیست که چینیها از همان قرن ۳پم نظامی کاملاً پیچیده و مفصل برای نتنویسی داشتند. این نظامهای اولیه یا از نمادهایی برای نشاندادن هجاهای آوازیِ جداگانه، شکلی از نتخوانی (سولمیزاسیون)، تشکیل میشدند و یا از علامتها و راهنماییهایی برای نواختن سازهایی بهخصوص، یعنی نوعی تابلاتور. استفاده از حروف الفبا برای نامگذاری نتهای گام، به یونان باستان و شاید پیش از آن برمیگردد، و تا ۵۰۰ پم که حرفـ نامهایی به گام دیاتونیک تعلق گرفتند، کاملاً تثبیت شده و جاافتاده بودند. در آن زمان میشد تغییرات زیرایی (زیروبم) به اندازۀ نیمپرده یا حتّی ربعپرده را با چرخاندن نشانۀ هر یک از حروف بیان کرد. ظاهراً این نظام بیشتر بهسبب مطالعۀ علم آکوستیک پدیدآمد تا کمکی برای اجرای موسیقی یا ثبت و ضبط دایمی یک قطعۀ موسیقی بهخصوص.
نتنویسی نئومی. نظام نتنویسیای که مخصوص ثبت قطعههای موسیقی با اعتباری نسبی باشد تا قرن ۷م شکل نگرفت. از آنجا که کلیسای قرون وسطا فراگیری نوشتن را به انحصار خود درآورده بود، عجیب نیست که نتنویسی امروزین موسیقی از همان کلیسا سرچشمه گرفت. سرودهای پلنشان تا آن زمان سنتی شفاهی/شنیداری بودند، اما این برای ذهنیت قرون وسطایی وضعیت رضایتبخشی نبود؛ برای نوشتن ملودیهای پلنشان جهت اجرا و ماندگاری برای آیندگان باید وسیلهای پیدا میشد. چون این سنت یک سنت کاملاً آوازی بود، نخستین نمادها و نشانههای آن نیز از زبان نوشتاری برگرفته شدند، و برای نشاندادن فراز و فرود ملودی، شکلی مشابه آکسانهای نوکتیز و مقعر بهخود گرفتند. این علامتها، که به نئومها معروف بودند، بهصورت نظامی پیچیده درآمدند که در آن هر نئوم منفردی میتوانست نشاندهندۀ یک تا چهار نت در قالب یک ترتیب متوالی خاص باشد. نظام نئومی نشانۀ گرافیکی کامل و دقیقی از شکل یک ملودی بهدست میداد، اما افزودن خطی افقی با تثبیت یک زیرایی (زیروبم) مطلق همچون نقطۀ مرجع، اشکال عمدۀ آن را برطرف کرد.
خط حامل. گوئیدو د آرِتسو نظام نتنویسی پلنشان را در نیمۀ اول قرن ۱۱م تکامل بخشید. ضمن ابداع روایت خاص خود از نتخوانی، با استفاده از هجاهای اوت، رِ، می، فا و غیره در پیوند با یک دسته اطلاعات حفظیِ مربوط به بندهای انگشتان («دست گوئیدویی»)، استفاده از یک حامل چهارخطی را پیشنهاد کرد، که هم میتوانست مرجع زیرایی (زیروبم) باشد، و هم زیرایی نسبی نتها را نیز بهشکلی گرافیکی با عمود قراردادن نتها روی خطها و بین خطهای افقی این حامل نشان میداد؛ آرِتسو کلید را نیز ابداع کرد که دقت و صحت این نظام را بهبود بخشید. بااینحال نوآوریهای گوئیدو همگی در ارتباط با نتنویسیِ زیراییها بودند، و تا قرن ۱۳م هیچ اصلاحیۀ نظاممندی دربارۀ نتنویسی ریتمی بهدست نیامد. نخستین کسی که به این مهم دست یافت فرانکو اهل کلن[۵] بود، که نظام موجود را اندازهگذاری و نسبتبندی کرد، و روابطی بین مقدارهای گوناگون کشش نتها برقرار کرد. تا میانۀ قرن ۱۵ نظامی مشابه نتنویسی ریتمیِ امروز از دل این نظام بیرون آمد، که بااینحال بیشتر برمبنای تقسیمبندیهای سهتایی بود تا دوتایی.
نظام امروزین. تا حدود سال ۱۷۰۰ نظام نتنویسی امروزین، با استفاده از یک حامل پنجخطی و نه چهارخطی بهکاررفته در پلنشان، بهصورتی تثبیتشده درآمد. این نظام تقریباً بهطورکامل جانشین نتخوانی و تابلاتور شد، هرچند شکلهایی از نتخوانی، مثل نظام تونیک سلـ فا، بهخصوص در موسیقی آوازی و برای کمک به امر تعلیم هنوز هم بهکار میروند، و تابلاتور را لوتنوازان و گیتارنوازان همچنان بهکار میبرند. نتنویسی قراردادی امروزین با وجود اشکالهایی که بهخصوص در نتنویسی زیراییهای غیردیاتونیک و ریتمهای پیچیده دارد، در خارج از قلمرو موسیقی هنری غربی نیز استفاده میشود: موسیقی سنتهای قبلاً شفاهی/شنیداری اکنون آوانویسی میشوند، و حتّی سنتهای کلاسیک مثل موسیقی ایرانی و چینی امروزه از نتنویسی غربی استفاده میکنند.
نوآوریها. تاریخ نتنویسی موسیقی، تاریخ تحولات مداوم است، و قرن ۲۰ نیز از این قاعده برکنار نیست. همچنانکه آهنگسازان ابزارهای بیانی جدیدی یافتهاند، ابزارهای تازهای نیز برای ثبت نوشتاریِ بیان خود پدید آوردهاند. شیوههای نشاندادن کسرپردهها، فاصلههای کوچکتر از نیمپرده، در اوایل همین قرن پدید آمدند، و نمادهای برگرفته از ریاضیات برای نتنویسی روابط ریتمی پیچیده بهکار رفتند. برخی آهنگسازان، مثل جان کِیج[۶] و کارلهاینتس اشتوکهاوزن[۷]، عملاً نتنویسی قراردادی را رها کرده و به بازنمودنهای گرافیکی یا حتی فرازهای متنی روآوردند؛ دیگران، مثل پیِر بولز[۸] و لوچانو بِریو[۹]، در جهت بهبودبخشیدن به این نظام و پیشبرد دقت و صحت آن تلاش کردهاند. کوششهایی نیز، بهخصوص در نیمۀ اول قرن، برای ابداع نظامهایی کاملاً جدید مثل کلاوارسکریبو[۱۰]، انجام پذیرفته است، اما این حرکتها با استقبال چندانی مواجه نشدهاند.