عقده ادیپ
عُقدۀ اُدیپ (Oedipus complex)
در روانشناسی، ضدّیت ناخودآگاه پسر با پدر. علت شکلگیری این عقده آن است که پسر پدرش را، در جلب محبت مادر، رقیب خود میشمارد. این حالت دربارۀ ضدّیت دختر با مادر، بهمنزلۀ رقیب محبت پدر، عقدۀ الکترا[۱] نام دارد. این اصطلاحات را زیگموند فروید[۲] وضع کرده است. فروید این عقده را بخشی از رشد عمومی کودک میدانست که در اواخر دورۀ کودکی برطرف میشود. اهمیت عقدۀ ادیپ و عقدۀ الکترا در نظریههای معاصر کمتر از آن چیزی است که فروید و پیروانش اعتقاد داشتند. اُدیپوس[۳] نام قهرمان یونانی است که ناخودآگاه پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد. این عقده مرحلهای اساسی از رشد سالم روانی جنسی[۴] کودک، حدود ۲ تا ۶سالگی، است که کودک هیجانات شدید عشق، نفرت، ترس یا حسادت را تجربه میکند. با اینحال، وقتی با والد همجنس، همذاتپنداری[۵] کند و مهار غرایز جنسی را بیاموزد، این احساس از بین میرود. کودکی که در این مرحله از رشد روانی جنسی (مرحلۀ آلتی[۶]) یا در هر یک از مراحل فرویدی (دهانی[۷]، مقعدی[۸]، نهفتگی[۹]، تناسلی[۱۰])، بهسبب ارضای مفرط[۱۱] یا ارضای ناکافی[۱۲]، بماند ممکن است در زندگی با مشکلاتی روبهرو شود. گفته میشود این اشخاص ویژگیهای تثبیتشدگی[۱۳] را در مرحلهای از زندگی خود بروز میدهند؛ مثلاً شخصیت «دهانی» شخصی صریحاللهجه، با سر و زبان، و علاقهمند به خوراک، و شخصیت «مقعدی» شخصی محتاط، نظیف و سرسخت خواهد بود. گرچه، نشانههایی وجود این سنخهای شخصیت را تأیید میکند، شکلگیری آنها، به گونهای که فروید مسلم فرض کرده است، به هیچوجه روشن نیست؛ جهانشمول بودن آنها نیز، برخلاف آنچه فروید میپنداشت، مشخص نشده است.