موش ها و آدم ها
موشها و آدمها (Of Mice and Men)
رمانی از جان ارنست اشتاینبِک، منتشرشده به انگلیسی در ۱۹۳۷. جورج و لِنی، قهرمانان داستان، کارگران روزمزدیاند که به امید خریدن مزرعهای کوچک، در جستوجوی کار به حوالی کالیفرنیا میروند. لنی مردی درشتاندام و کودن اما صادق است که تنها علاقهاش نوازش چیزهای ابریشمی، مثل پوست موشهاست. این دو دوست که حامی یکدیگرند، عاقبت در مزرعۀ شخصی به نام کرلی اجیر میشوند. زن آتشینمزاج و لوندِ پسرِ کرلی که از حسادتهای شوهرش به ستوه آمده است، لنی را وسوسه میکند، اما چون میترسد و میخواهد پَس بِکِشد، لنیِ کودن برای آنکه مانع جیغزدن او شود ناخواسته باعث مرگ زن میشود. پسر کرلی، همراه گروهی که جورج نیز در میان آنهاست، لنی را تعقیب میکنند. جورج زودتر از دیگران لنی را مییابد و همچنان که با او دربارۀ مزرعۀ آیندهشان حرف میزند، برای نجات لنی از شکنجهشدن و مرگ با چوبۀ دار، خود، او را از پشت به ضرب گلوله میکُشد. موشها و آدمها، که اشتاینبک عنوان آن را از یکی از شعرهای رابرت برنز گرفته است، بهشیوهای مستقیم، در یک مقطع زمانی، و بدون شاخ و برگ اضافی، و با لحنی بیطرفانه و ایجازگونه روایت شده است. این رمان پس از انتشار خوانندگان بسیار یافت، و از نمایشی که اشتاینبک خود در همان سال (۱۹۳۷) از آن به صحنه برد نیز استقبال فراوان شد. در ایران نیز چندین ترجمه از این اثر موجود است از جمله ترجمهی سروش حبیبی با نشر ماهی.