نظرسنجی
نَظَرْسنجی (opinion poll)
تلاش برای سنجش افکار عمومی از طریق بررسی عقاید نمونهای از رأیدهندگان که نمایانگر کل آنان باشد. دانش نمونهگیری از افکار عمومی را انتخاباتشناسی[۱] مینامند. در بیشتر نظرسنجیهای متعارف نمونههایی تصادفی از میان حدود ۱,۰۰۰ رأیدهنده انتخاب میشود که نتایج حاصل از اینگونه نظرسنجیها در ۹۵درصد موارد در سه نقطۀ درصدی درست است. نظرسنجی جورج گالوپ[۲] در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۳۶ در ایالات متحد نخستین نظرسنجیای بود که نمونهگیری آن بهدرستی صورت گرفت. نظرسنجیها همواره با انتقادهایی روبهرو بودهاند زیرا انتشار نتایج آنها ممکن است بر نتیجۀ انتخابات تأثیر گذارد. نتایج نظرسنجی، بهجای آنکه صرفاً چگونگی آرای آیندۀ مردم را پیشبینی کند، میتواند قصد رأیدهندگان را تغییر دهد، مثلاً، با محتمل نشان دادن پیروزی یک حزب رأیدهندگان ممکن است به جناح برنده رأی دهند و به آن بپیوندند یا با مسلّم نشان دادن پیروزی یک حزب حامیان آن احساس کنند لزومی ندارد خود را برای رأیدادن به آن به زحمت اندازند. در فرانسه، نتایج نظرسنجیها در آخرین هفتۀ مبارزات انتخابات ریاست جمهوری منتشر نمیشوند. پس از نظرسنجیهای عمومی که بهشکل غیرعلمی در اوایل قرن ۱۹ در ایالات متحد صورت گرفت، در اوایل قرن ۲۰ استفاده از روشهای نمونهگیری آماری آغاز شد و در اواخر دهۀ ۱۹۳۰ در ایالات متحد امریکا و نیز در انگلستان نظرسنجیهای عمومی از روزنامههایی که هزینۀ این نظرسنجیها را تأمین میکردند مستقل شدند. از جنگ جهانی دوم و بهویژه در دهۀ ۱۹۶۰ مقبولیت نظرسنجیها افزایش یافت. در انگلستان برای نظرسنجی از دو روش نمونهگیری استفاده میشود: نمونهگیری تصادفی[۳] و نمونهگیری براساس سهمیهبندی[۴]. روش اول انتخاب تصادفی کسانی است که قرار است از روی فهرستهایی با آنان مصاحبه شود، مانند فهرست ثبت اسامی رأیدهندگان که همۀ مردم انگلستان را دربرمیگیرد. این روش، اگر با دقت اجرا شود، دقیقتر و مطمئنتر از روش نمونهگیری سهمیهبندی اما پرهزینهتر از آن است زیرا همۀ اقشار جامعه را دربرمیگیرد و به مصاحبهگر اجازه نمیدهد که خود مصاحبهشونده را انتخاب کند. نمونهگیری براساس سهمیهبندی به معنی انتخاب نمونهای از اشخاص است که از نظر معیارهای مشخصی چون سن، گروه شغلی، جنسیت، یا منطقه نمایندۀ کل مردم باشند. این روش به مصاحبهگران در یافتن و انتخاب پرسششوندگان آزادی عمل میدهد و بنابراین بیشتر کسانی انتخاب میشوند که در دسترسترند. این دو روش تا جایی قابل اعتمادند که گرایشهای کلی را در محدودۀ خطای نمونهگیری نشان دهند. اما اگر پرسشها جانبدارانه یا نامتوازن باشند و پاسخ خاصی را به پرسششونده القا کنند، هر دو روش گمراهکننده خواهد بود. از روشهای رایج در نظرسنجی، بیش از همه در حوزۀ پژوهشهای تجاری دربارۀ بازار بهرهجسته میشود و شرکتهای فعّال در زمینۀ نظرسنجی، بیش از نظرسنجی، به پژوهشهای بازار میپردازند.