ارغنون
اَرغَنون (Organon)
(معرب لفظ یونانی ارگانون) نامی که پیروان ارسطو، مشّائیان[۱]، بر مجموعۀ شش اثر او در منطق نهادهاند: مقولات[۲] (کاتگوریای)، در مقولههای دهگانه؛ عبارت (تعبیر)[۳] (پری ارمیناس)، در باب قضایای صدق و کذب؛ تحلیلات اول[۴] (آنالوتیکا)، در قیاس؛ تحلیلات دوم[۵] (آنالوتیکا)، در برهان؛ مواضع[۶] (توپیکا)، در جدل؛ مغالطات سوفسطایی[۷] (پری سوفیستیکون)، در مغلطه و سفسطه. دستگاه منطقی که در دو اثر دوم و سوم بیان شده است به طور خاص «منطق ارسطویی» نامیده میشود. شش اثر به ترتیب زمانی قرار نگرفتهاند و مشائیان آنها را به ترتیب منطقی در ارغنون گنجاندهاند. مابعدالطبیعۀ[۸] ارسطو مشترکات مضمونی فراوانی با ارغنون دارد، ولی هرگز جزو آن محسوب نشده است. همچنین، آثار دیگری در منطق به ارسطو نسبت دادهاند که مشائیان از آنها بیخبر بودهاند. ارغنون یگانه اثر ارسطوست که هیچگاه مفقود نشده است. ارغنون در مدرسهای که خود او در لوکایون (لوکیون)[۹] گشود، تدریس میشد و بخشهایی از آن شکل درسی دارد. در دورۀ هلنیستی[۱۰] همواره محبوبیت نداشت و منطق رواقی[۱۱] غالب بود. در قرن ۸م علمای مدرسی[۱۲] تحصیل منطق براساس ارغنون را دوباره رواج دادند. در تمدن اسلامی نیز مورد توجه علمای مسلمان و یهود قرار گرفت. در قرون ۱۳م تا ۱۹ پذیرش بیچون و چرای منطق ارسطو راه را بر هرگونه نوآوری در این وادی بست. تعصبی که مدرسان نسبت به ارسطو پدید آورده بودند قرنها به درازا کشید تا از بین رفت. در قرن ۱۹، تحولاتی از قبیل کشف منطق هندی و ظهور منطق جبری جورج بول[۱۳] رفتهرفته منطق ارسطو را به حاشیه راندند، چنانکه اکنون بیشتر به دلایل تاریخی مطالعه میشود. ارسطو همچنین دو رسالۀ دیگر با نامهای رتوریکه، در فن خطابه، و پری پویتیکس، در فن شعر، دارد. ضبط رایج رسالات ارسطو در مآخذ اسلامی چنین است: قاطیغوریاس، باری ارمینیاس، انالوطیقا، طوبیقا، سوفسطیقا، ریطوریقا، و بوطیقا.