فقر
فقر (poverty)
موقعیتی که در آن نیازهای اولیۀ زندگی انسانها (نظیر سرپناه و غذا و پوشاک) برآورده نشود. در ۱۹۹۵ بیش از یکپنجم از جمعیت جهان در فقر شدید بهسر میبُرد که ۷۰ درصد از آنان را زنان تشکیل میدادند. هر سال نزدیک به ۱۳.۵میلیون کودک زیر پنجسال براثر بیماریهای ناشی از فقر (نظیر سرخک، اسهال، مالاریا، سینهپهلو، و بدغذایی) میمیرند. بنابر گزارش سالانۀ «صندوق کودکان سازمان ملل متحد» (یونیسف)، ۶۰۰میلیون کودک همچنان در فقر بهسر میبرند. در مورد معیار زندگی پایینترین سطح مناسب (معروف به «سطح فقر[۱]») تعریفهای گوناگونی وجود دارد. در «اتحادیۀ اروپا[۲]» کسی فقیر بهشمار میرود که درآمدش از نصفِ میانگین درآمد مورد نظر اتحادیۀ اروپا (۱۵۰پوند در هفته [۱۹۹۳]) کمتر باشد؛ براساس این تعریف، ۵۰میلیون نفر در اتحادیۀ اروپا فقیرند (۱۹۹۳). فقر مطلق[۳] با فقر نسبی[۴] تفاوت دارد. در فقر مطلق، فرد فاقد غذا و پوشاک و سرپناه لازم برای ادامۀ حیات است. در فقر نسبی، فرد از لحاظ اقتصادی نمیتواند در جامعه بهطور کامل سهیم شود. در بسیاری از کشورها فقرِ مطلق عام و پایدار است و بهصورت فقر غذایی، عمر کوتاه و میزان مرگومیر زیاد کودکان جلوهگر میشود. فقر مطلق ممکن است از فقدان منابع کافی در کشور یا توزیع ناعادلانۀ ثروت ناشی شود. در «اجلاس سران سازمان ملل[۵]» برای بررسی مسئلۀ توسعۀ اجتماعی، که در مارس ۱۹۹۵ در کپنهاگ دانمارک برپا شد، طرحِ زدودنِ فقر از جهان، اشتغال همگانی و مقابله با بیعدالتی اجتماعی تصویب شد. بنابراین طرح، کشورهای صنعتی ملزم شدند که از میزان بدهیهای کشورهای در حال توسعه بکاهند و بیست درصد از کمکهای خارجیشان را به رفع نیازهای اولیۀ اجتماعی اختصاص دهند.