واقعیت درمانی
واقعیتدرمانی (reality therapy)
در روانشناسی، نوعی روش درمانی ابداعشده توسط ویلیام گلاسر، روانپزشک امریکایی، در دهۀ ۱۹۶۰. او که با دختران جوان در دارالتأدیبها کار کرده بود، و شیوۀ درمان مبتلایان به اسکیزوفرنی را در بیمارستان روانی دیده بود، دریافت که روانپزشک در مورد بسیاری از بیماران، حتی وقتی علت بیماری را تشخیص میدهد، در تغییر رفتار آنان چندان توفیق نمییابد. گلاسر اعتقاد داشت باید بیمار کمک شود که مسئولیت زندگی خود را بپذیرد و دیگران را در مشکلات خود مقصر نشمارد. روش گلاسر بهسبب تأکید بر قبول مسئولیت، کاربرد گستردهای در ترکِ اعتیاد در دارالتأدیبها، و در میان مشاوران مدارس و مددکاران اجتماعی یافته است. واقعیت درمانی بر این فرض استوار است که همۀ رفتارهای انسان متأثر از نیازمندیها و کمبودهای اوست. درمانگر ابتدا میکوشد رابطۀ صمیمانهای با بیمار برقرار کند تا او نیازها و کمبودهایش را ابراز کند؛ سپس به او کمک میکند که دریابد مسئلهاش پیامد کدام رفتار او بوده است. او بیمار را تشویق میکند که پیامدهای رفتارش را بررسی کند و در این زمینه عذری را از او نمیپذیرد؛ و در آخر به بیمار کمک میکند که راه مشخصی برای تغییر رفتارش بیابد.