انتقام
انتقام (revenge)
(یا: کینخواهی) عمل تلافیجویانه و عموماً نوع خشونتآمیز آن از سوی کسی که به ظن خود قربانی بیعدالتی شده باشد؛ نیز، پیگیری غالباً متعصبانۀ بازماندگانِ فرد قربانی برای گرفتن انتقام از فردِ مظنون بهقتل. تمایل به انتقام ریشه در قدیمیترین باورهای انسانی دارد و نشانههایش هم در فرهنگهای باستانی و هم در فرهنگهای جدید مشاهده میشود. تفاوت انتقام با مجازات در آن است که انتقام را معمولاً خودِ قربانی یا یکی از خویشاوندان او بیواسطه از عاملِ خطا میگیرد، درحالی که مجازات را فرد یا نهاد جداگانهای، همچون دولت، در قالبی رسمی در نکوهش عمل خطا اِعمال میکند. در بسیاری از جوامع، انتقام راهی برای بازگرداندن شرافت و آبرو به شخص صدمهدیده تلقی میشود. در جوامع ابتدایی، دامنۀ انتقام کل گروه را دربر میگرفت و در نتیجه الزامی اجتماعی تلقیمیشد؛ بدین ترتیب، گذشتکردن و انصراف از انتقامجویی نشانۀ ضعف بود که میتوانست بیآبرویی و بدنامی بیشتری برای گروه یا فرد آسیبدیده بهبار آورد. انتقام در جوامع جدید «اجرای قانون بهدست خود» تلقی میشود و بنابر کارآیی یا فقدان کارایی قوانین موجود، تلقیهای متفاوتی از آن در نزد مردم وجود دارد. بسیاری از تراژدیهای یونانی، بهویژه اورستیا[۱]، اثر آیسخولوس[۲] (آشیل)، به انسانهایی میپردازند که در دام چرخۀ پایانناپذیری از کشتارها و انتقامجوییها گرفتار آمدهاند. در ادبیات انگلیسی، شکسپیر[۳] در نمایشنامۀ هَملِت[۴]، انتقامجویی را به بهترین نحو در قالب تراژدی طرح میکند؛ این سبک ادبی از ۱۵۸۰ تا ۱۶۴۰ بسیار شکوفا شد. در ادبیات فارسی و در حماسههای ایرانی بهویژه در شاهنامه کشتهشدن سیاوش بهدست افراسیاب و انتقام ایرانیان از تورانیان به رهبری کیخسرو و نمونه برجستۀ کینخواهی است.