انقلاب
اِنقلاب (revolution)
دگرگونی سریع، گسترده یا ناگهانی در ساختار سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی جامعه. لفظ انقلاب معمولاً دربارۀ تحوّل سیاسی بهکار میرود؛ مانند انقلاب امریکا، که در آن مهاجرنشینان خود را از قیدهای استعماری رها کردند و کشوری مستقل پدید آوردند؛ در انقلاب فرانسه نیز نیروهای مخالف داخل کشور و شورش مردمی سلطنت مطلقه را سرنگون کردند؛ و در انقلاب روسیه کسانی که میکوشیدند تا براساس الگویی سوسیالیستی تحولات اقتصادی و اجتماعی گستردهای پدید آورند، سلطنتی مطلقه و سرکوبگر را برانداختند. در ۱۳۵۷، با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، حکومت استبدادی و سلطنتی سرنگون و جمهوری اسلامی برپا شد. از ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۰ کشورهای بلوک شرق علیه حزب کمونیست تظاهرات کردند و به آن رأی ندادند. این انقلابها چون با خشونت توأم نبودند به انقلابهای مخملین شهرت یافتند (← انقلاب_رنگین). هرچند انقلابهای سیاسی غالباً با خشونت توأماند، دیگر انواع دگرگونیها نیز به همان میزان بر جامعه تأثیر میگذارند. مهمترین نمونۀ آن انقلاب صنعتی[۱] اواسط قرن ۱۸ است، که دگرگونیهای اجتماعی و اقتصادی گستردهای را موجب شد. در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ انقلاب فناوری پیشرفته بر پایۀ تراشۀ سیلیکُنی بهوقوع پیوست، که کاربرد گستردۀ رایانه را تسهیل کرد. هر انقلاب سیاسی، تحوّلی بنیادی در نظام داخلی کشور است، که ساکنان کشور آن را پدید میآورند. از اینرو، انقلاب از کشورگشایی و نیز کودتای محض متمایز میشود. با این حال، سؤال اصلی این است که آنچه تحوّلی بنیادی را ایجاد میکند، چیست و به این سؤال فقط با توجه به نوع تحلیل مورد نظر کاربر میتوان پاسخ داد.
- ↑ Industrial Revolution