کالینگوود، رابین جورج (۱۸۸۹ـ۱۹۴۳)
کالینگْوود، رابین جورج (۱۸۸۹ـ۱۹۴۳)(Collingwood, Robin George)
رابین جورج کالینگْوود Robin George Collingwood | |
---|---|
زادروز |
1889م |
درگذشت | 1943م |
ملیت | انگلیسی |
شغل و تخصص اصلی | فیلسوف و تاریخنگار |
آثار | اصول هنر (1938)؛ اندیشۀ تاریخ (1946) |
گروه مقاله | فلسفه ، منطق و کلام |
فیلسوف و تاریخنگار انگلیسی. در لیک دیستریکت[۱] بهدنیا آمد و در دو حوزۀ تاریخ رُم و فلسفه فعالیت کرد. در ۱۹۱۲ در کالج پمبروکِ[۲] آکسفورد به تدریس مشغول شد و در ۱۹۳۴ در آن دانشگاه به مقام استادی فلسفه رسید. در آغاز فعالیتش به ایدئالیسم گرایش داشت و به برادلی[۳] و کروچه[۴] بیشتر علاقهمند بود تا به راسل[۵] یا مور[۶] که قرائتهای سرسری آنها از فیلسوفان تاریخی آزردهخاطرش میکرد. بررسیهای تاریخیاش علاقۀ فراوانی به کوشش در فهم و تعبیر گذشته در او ایجاد کرد، فعالیتی که آن را در پیوند با فهم و تعبیر ما از خویشتن خویش میدید. این فهم حاصل نظریهپردازی نیست بلکه از طریق شناسایی همدلانۀ مسئله، آنسان که در گذشته بر فاعل عمل و اندیشه پدیدار شده و باز تعریف اندیشههایی را در پی داشته است، بهدست میآید. کالینگوود بعضی مضامین اندیشۀ ویتگنشتاین[۷] متأخر را قبل از او مطرح کرد و نشان داد که معنای جملات محصول مسائل و پرسشهای عملی است که این جملات راهحلهای آنها را فراهم میکند. او بر این نکته تأکید کرد که امر پیشاتجربی[۸] مقولۀ تاریخی متغیر است و تردیدهایی بر آن وارد است و بهویژه بر این نظر هگل تأکید ورزید که مردمان ذاتاً خود را در وهلۀ نخست بهعنوان اعضای جماعات میشناسند و نه بهعنوان افراد خودکفا و بینیاز از دیگران. این امر اول شخص مفرد و ممتاز در فلسفۀ ذهن را منتفی میکند. کالینگوود در اواخر فعالیتش در جستار در مابعدالطبیعه[۹] (۱۹۴۰) از سنخیت کامل مابعدالطبیعه و تاریخ دفاع کرد. موضوع ویژۀ مابعدالطبیعه مطالعۀ توصیفی پیشفرضهای مطلق[۱۰] اندیشه و علم یک عصر خاص است. کالینگوود و کروچه دو شخصیت مهم در پروراندن نظریۀ فرانمایی[۱۱] در فلسفۀ هنر بهشمار میآیند. از آثار اوست:آینۀ اندیشه[۱۲] (۱۹۲۴)؛ اصول هنر[۱۳] (۱۹۳۸)؛اندیشۀ تاریخ[۱۴] (۱۹۴۶).