کایوچو
کائوچو (rubber)
شیرابۀ[۱] انواع گوناگونی از گیاهان، عمدتاً بومی کشورهای نیمکرۀ غربی. مهمترین نوع آن کائوچو پارا[۲] از درخت کائوچوی برزیلی Hevea brasiliensis، متعلق به تیره فرفیون[۳] بهدست میآید. این گیاه از برزیل به آسیای جنوب شرقی آورده شد و اکنون منبع جهانی اصلی کائوچو است. صادرکنندگان عمدۀ کائوچو عبارتاند از شبهجزیره مالزی، اندونزی، سریلانکا، کامبوج، تایلند، ساراواک، و برونئی. بعد از هفت سال طول درخت ممکن است به بیست متر برسد و برای استخراج کائوچو آماده شود. به این منظور، برشهای کوچکی در تنۀ درخت ایجاد میکنند. شیرابه قطرهقطره از این برشها خارج میشود که آن را در ظروف مخصوص جمعآوری میکنند. در حالت خالص، کائوچو سفیدرنگ و با فرمول (C۵H۸)n است. از منابع دیگر کائوچو قاصدک روسی[۴] Taraxacum Koksagyz است که در آب و هوای معتدل رشد میکند. از هر تن ریشۀ این گیاه ۴۵ کیلوگرم کائوچو بهدست میآید. گیاه دیگر گوآیول[۵]، (parthenium argentatum) درختچهای کوچک در جنوب غربی ایالات متحدۀ امریکا و مکزیک، است. در ابتدا، کاربردهای کائوچو بهسبب نرم شدن آن در روزهای گرم و سخت شدنش در روزهای سرد محدود بود، امّا در ۱۸۳۹، چارلز گودیر[۶] با ابداع روش ولکانیزاسیون[۷] یا سختکردن لاستیک این عیب را از بین برد.
کائوچوی مصنوعی. در قرن ۲۰، تولید جهانی کائوچو صدبرابر افزایش یافت. جنگ جهانی دوم انگیزهای برای تولید کائوچوی مصنوعی شد تا جانشین ذخایر کشور مالزی شود. مالزی را ژاپنیها غارت کرده بودند. چندین نوع کائوچوی مصنوعی برای اهداف خاص تولید شده است، ولی از لحاظ اقتصادی مهمترین آنها کائوچوی استیرن ـ بوتادین[۸] و ارزانتر از کائوچوی طبیعی است. این کائوچو در برخی موارد، مانند تایرهای اتومبیل، بسیار مفید است، زیرا مقاومت بسیار دربرابر سایش دارد. این کائوچو به تنهایی و در ترکیب با کائوچوی طبیعی برای قالبگیریهای صنعتی و ساخت تخت کفشها، شلنگ، و لاستیک اسفنجی بهکار میرود.