سارگون
سارْگون (Sargon)
(یا: شَروکین) نام دو تن از پادشاهان مقتدر بِینُالنَّهرِین. سارگون که در زبان اَکَدی شاروکین (شَروکَنو) تلفظ میشد بهمعنی پادشاه قانونی است؛ شاید بدینسبب که آنها غاصب تاج و تخت بودند. زندگینامۀ سارگونها و اینکه چگونه بهقدرت رسیدند با افسانه آمیخته است؛ داستان کودکی سارگون آشوری همانند داستان کودکی حضرت موسی (ع) است. سارگون آشوری در کتیبههایش میگوید که نمیداند پدر و مادرش کیست و خدایان او را از آب گرفتهاند. اولین سارگون، سارگون اکدی (۲۳۳۴ـ۲۲۷۹پم) است که سراسر بینالنهرین را به زیر سلطۀ خود درآورد و عیلام و مردمان زاگرس در غرب فلات ایران را خراجگذار کرد. دومین سارگون، سارگون آشوری است که از ۷۲۲/۷۲۰ تا ۷۰۵پم با قدرت حکومت کرد. سارگون دوم علیه شَلمَنَصر پنجم پادشاه آشور قیام کرد و خود را پادشاه قانونی یا شَروکنو نامید. سارگون آشوری یاد و خاطرۀ سارگون اکدی را زنده کرد و کوشید قلمرو خود را فراتر از قلمرو او برد. سارگون آشوری عیلام را خراجگزار کرد و در ۷۱۴پم با هدف بیرون راندن اورارتوها از آذربایجان کنونی، به آنجا لشکر کشید. سپاهیان سارگون از ناحیۀ کرمانشاه و همدان کنونی گذشتند و پس از پیروزی بر سپاهیان اورارتو در غرب دریاچۀ ارومیه آنها را تا دریاچۀ وان، قلب امپراتوری اورارتو، تعقیب کردند. روسا، امپراتور اورارتو، خودکشی کرد و سران ماد و مانا و اِلیپی برتری آشور را پذیرفتند و سارگون فاتح با اسیران و غنایم بسیار به دورشاروکین بازگشت. در ۷۱۳پم آشور نیرومندترین قدرت آسیا بود. نبرد ۷۱۴پم سارگون به هشتمین لشکرکشی سارگون معروف است. اهمیت هشتمین لشکرکشی سارگون به این جهت است که از نظر شماری از آشورشناسان، سپاه آشور به ساحل دریای خَزَر و دامنۀ کوه دماوند و حاشیۀ کویر نیز رسید. روایت و صحنههای این لشکرکشی تاریخی بر دیوارهای کاخ سارگون در دورشاروکین نقش بسته است.