طنز
طنز (satire)
گونه یا اثر ادبی خندهآور، برای بیان معایب و آگاهانیدن اذهان نسبت به عمق رذالتها و بدیها از طریق بزرگنمایی و به مضحکهگرفتن. طبیعت طنز بر خنده استوار است، اما برخلاف فکاهه و مطایبه، هدف اصلی آن خنداندن نیست، بلکه اصلاح و تزکیۀ اجتماع، با نشاندادن اغراقآمیز معایب و رذایل موجود، اما مغفول، از راه خندانیدن مخاطبان و به تفکر واداشتن ایشان، است. طنز بیشتر با خِرَد سروکار دارد تا با احساس. سابقۀ طنزنویسی را میتوان تا یوونال و هوراس، شاعران رومی، پی گرفت. قالب طنز در قرون ۱۷ و ۱۸ در اروپا رواج یافت. ولتر و سویفت از طنزپردازان بنام این دورهاند. مارک تواین امریکایی از بزرگترین طنزنویسان نسبتاً متأخر جهان شمرده میشود. پیشینۀ طنز در ایران هرچند فقط بهصورت رگههایی پراکنده به پیش از اسلام میرسد، اما تولد حقیقی طنز در دوران اسلامی و بهویژه در قرون ۶ و ۷ق با حکایات طنزآمیز صوفیه صورت گرفت. بررسی تاریخ طنز در ایران نشان میدهد که وابستگی اکثر ادیبان به فرمانروایان، مانعی عمده در راه آن بوده است و فقط شمار معدودی مانند عبید زاکانی و محمدحسین صفاعلی معروف به نبیالسارقین (پیغمبر دزدان) بیپروا طنز اجتماعی و سیاسی نوشتهاند. دورۀ بیداری را باید دورۀ تکامل و بلوغ طنز فارسی دانست. یکی از عوامل مؤثر در رشد طنز، رواج سادهنویسی بود که مجال پدیدآمدن آثاری چون چرند و پرند دهخدا و برخی آثار طالبوف و نسیم شمال و بعدها یکی بود یکی نبود جمالزاده را فراهم ساخت. از بهترین آثار طنز فارسی، روایت ترجمهگونۀ حاجیبابای اصفهانی اثر جیمز موریه، به قلم میرزا حبیب اصفهانی است. طنز فارسی را در آثار صادق هدایت نیز مییابیم. شمار طنزنویسان ایرانی در ۵۰ سال اخیر روبه افزایش گذاشته است. توفیق، ایرج پزشکزاد، عمران صلاحی و کیومرث صابری فومنی (گلآقا) از معروفترین طنزنویسان دهههای اخیر ایراناند.