طوفان و طغیان
طوفان و طُغیان (Sturm und Drang)
نهضت ادبی آلمانی نیمۀ دوم قرن ۱۸. از ویژگیهایش عصیان دربرابر ساختارهای تحمیلی خردگرایی عصر روشنگری و تقلید سترون از ادبیات فرانسوی بود. این نهضت به تحسین طبیعت، الهام، انگیزههای طبیعی، غریزه، عواطف، تخیل، و استعداد فطری بهمنزلۀ سرچشمههای ادبیات میپردازد. آثار نهضت توفان و طغیان نوعاً ساختاری بیقیدوبند دارند، به زبانی صریح نگارش یافتهاند، وجه تمایزشان توجه به رویدادهای شورانگیز و احساساتنمایی شدید است، و همواره فرد را در عصیان علیه بیعدالتیهای جامعه تصویر میکنند. گوته[۱] و شیلر[۲] در آغاز کار از اعضای مهم این جنبش بودند. پیروان توفان و طغیان بهشدت تحت تأثیر فلسفۀ ژان ژاک روسو[۳] و یوهان گئورک هامان[۴] بودند، که درک حقایق هستی را از طریق ایمان و تجربۀ حواس ممکن میدانست. این نویسندگان جوان منابع الهام را در آثار ادوارد یانگ[۵]، شاعر انگلیسی، منظومۀ حماسی اوسیان[۶] اثر جیمز مکفرسون[۷]، و آثار ویلیام شکسپیر[۸] (که تازه ترجمه شده بود) نیز یافتند. گوته هنگام تحصیل در استراسبورگ با یوهان گوتفرید فون هردر[۹]، از شاگردان پیشین هامان، آشنا شد که وی را به معماری گوتیک، ترانههای عامیانۀ آلمانی و شکسپیر علاقهمند ساخته بود. گوته با الهام از اندیشههای هردر دورهای از خلاقیت شگفتانگیز خود را آغاز کرد. در ۱۷۷۳ نمایشنامۀ گوتس فون بِرلیشینْگِن[۱۰] را منتشر کرد که بر پایۀ زندگی شوالیهای آلمانی در قرن ۱۶ بههمین نام بود. گوته از همکاران هردر در تألیف رسالۀ در باب شیوهها و هنر آلمانی[۱۱] نیز بود که بیانیۀ نهضت توفان و طغیان بهشمار میآید. رمان گوته، رنجهای وِرتِر جوان[۱۲] (۱۷۷۴)، بیان روح این نهضت بود که مایۀ شهرت وی و الهامبخش پیروانش شد. آفرینش ادبیات نمایشی مهمترین ویژگی نهضت توفان و طغیان بود. در واقع، این نهضت نام خود را از نمایشنامهای بههمین نام اثر فریدریش فون کلینگر[۱۳] گرفته است. کلینگر که میخواست با الهام از شکسپیر، همانند وی شخصیتهایی باشکوه و عظمت در صحنۀ نمایش بیافریند، بهجای توجه به ملاحظات ساختاری، به شخصیت پرداخت و قراردادهای نوکلاسیسیسم فرانسوی را کنار گذاشت. با انتشار راهزنان[۱۴] (۱۷۸۱)، اثر شیلر، نمایشنامههای نهضت نیز به مرحلهای جدید وارد شد. خویشتنداری و انضباط فردی از اصول توفان و طغیان نبود و این نهضت زود به تحلیل رفت. گوته و شیلر، دو نمایندۀ خوشذوق آن، به آفرینش آثار بزرگی روی آوردند که بدنۀ اصلی و روح ادبیات کلاسیک آلمان را تشکیل داد.