باستان شناسی
باستانشناسی (archaeology)
دانش مطالعه، پژوهش و شناخت فرهنگها و تمدنهای باستانی براساس آثار و بقایای مادی بهجایمانده از آنها.
تاریخچه. اروپاییان از دورۀ رنسانس به مطالعۀ آثار معماری و هنری و ادبیات یونان و روم باستان علاقهمند شدند؛ این علاقه و گرایش با لشکرکشی ناپلئون به مصر در دهۀ ۱۷۹۰ و شناخت آثار مصر باستان توسعه یافت. مقارن پایان قرن ۱۹ باستان شناسی بهصورت پژوهشی علمی و دانشگاهی درآمد و از شیوههای علمی و روششناسیهای نظاممند از قبیل عکسبرداری هوایی بیش از پیش بهره گرفت. از جنگ جهانی دوم به این سو پیشرفتهای تازهای که در این رشته حاصل شدهاند عبارتاند از باستانشناسی قرون وسطا، باستانشناسی محوطههای صنعتی و باستانشناسی زیردریا که امکان کاوش محوطههای زیر آب را فراهم آوردند؛ و باستانشناسی نجاتبخش[۱] برای جلوگیری از تخریب آثار باستانی (کاوش محوطههایی که در حال نابودیاند).
رشتههای مرتبط. علومی که در پژوهشهای باستانشناختی سودمندند عبارتاند از درختگاهشناسی[۲] (سن یابی از روی حلقههای آوند چوبی درختان)، زمینگاهشناسی[۳] (علمِ اندازهگیریِ زمانِ اشکال زمینشناختی)، چینه شناسی[۴] (بررسی لایههای زمینشناختی)، دیرینگیاهشناسی[۵] (بررسی گَردهها، بذرها، و دانههای قدیمی)، باستانجانورشناسی[۶] (تجزیه و تحلیل بازماندههای حیوانی)، کتیبهخوانی[۷] (بررسی سنگنوشتهها)، و سکّهشناسی[۸] (بررسی سکهها).
از عتیقهبازی تا دانش. در ۱۸۶۳ کریستیان تامسن[۹]، باستانشناس دانمارکی، «نظام طبقهبندی سهزمانی[۱۰]» خود را مطرح کرد: ساخت ابزارهای سنگی و مفرغی بر ابزارهای آهنی تقدّم زمانی دارد. در دهۀ ۱۸۶۰ با انتشارِ کتاب منشأ انواع[۱۱]، اثر چارلز داروین[۱۲]، و بحثهای متعاقب آن پیرامون سنِّ نوعِ انسان، مرحلۀ جدیدی آغاز شد. علم زمینشناسی نیز اهمیت چشمگیری داشت، بهخصوص کار دو زمینشناس اسکاتلندی: جیمز هاتون[۱۳] دربارۀ چینهشناسی[۱۴]، که در کتاب او با عنوان نظریۀ زمین[۱۵] (۱۷۸۵) توصیف شد، و چارلز لایل[۱۶] در کتابش با عنواناصول زمینشناسی[۱۷] (۱۸۳۳). در نیمۀ قرن ۱۹ نیز در خاورمیانه پیشرفتهای عمدهای روی داد. در همین منطقه بود که آستین لایارد[۱۸] در ۱۸۴۵ در نینوا[۱۹]، پایتخت امپراتوری قدیم آشور، به مطالعات باستانشناسی پرداخت. در ۱۸۷۱ هاینریش شلیمانِ[۲۰] آلمانی کاوشهایش را در تروا[۲۱] آغاز کرد. شاید حتی مهمتر از اینها کار آرتور اوانز[۲۲] (۱۸۹۹ـ۱۹۳۵) در کنوسوس[۲۳] واقع در جزیرۀ کرت[۲۴] بود، که وی در آنجا پرده از روی تمدّن مینوسی[۲۵] برداشت. در دهۀ ۱۸۸۰ در دورسِت[۲۶] انگلستان نیز کار مهمی روی داد؛ در آن شهر، اوگوستوس پیت ریورز[۲۷] کاوشهایش را در املاکش واقع در کرَنبورن چِیس[۲۸] آغاز کرد. توجه دقیق او به چینهشناسی موجب شد که بنیاد باستانشناسی نوین نهاده شود، و این رشته از عتیقهبازی به دانش بدل گردد.
کاوش. انتخاب یک محوطه برای کاوش معمولاً متضمّن این اقدامات است: تحقیق گسترده، نقشهبرداری قبلی از کلّ منطقه برای کار در نقاط احتمالی، و رعایت شیوههای نمونهبرداری در صورتی که اجرای کاوش افقی مورد نظر نباشد. این کار شاید مشتمل باشد بر عکسبرداری هوایی؛ و کندوکاو در اسناد، آرشیو موزهها، و مجموعهها. شیوههای غیرمخرّب دیگر عبارتاند از انواع مقاومتسنجی[۲۹] که ممکن است که وجود چالههای تیرک و خندقها را آشکار سازند؛ گمانهزنی[۳۰]، جهت ردیابی تعیین حریم خندقها و گودالهای گِلولای گرفته با کوبیدن سوند بر زمین؛ و بررسی سطحی پیمایشی محوطه. در برخی از موارد، نمونههای کهن ممکن است از بستر دریاچهها، کف اقیانوسها، یا لایههای یخ نیز برداشته شوند تا به بازسازی اقلیم و محیط زیست بهعنوان بخشی از برنامۀ تحقیق کمک رسانند. وسعت عملیات کاوش بسیار متفاوت است. برخی از آنها فقط گمانهزنی است. عملیات دیگر کاوش افقی است. یعنی تمامی محوطه را لایهبهلایه خاکبرداری میکنند، طرح هر لایه را با دقت میکشند و از آن عکس میگیرند. اگر از گمانهزنی پلکانی[۳۱] استفاده شود، لایههای باستانی در نیمرخ پلکانهای محل کاوش رویت میشود. موقعیتِ هر داده (شیء بهدستآمده)ای بهدرستی ارزیابی و سنجیده میشود، رنگبندیِ خاک بهدقت نوشته و ثبت میشود. متخصصان دیگر غالباً به همکاری فراخوانده میشوند، مثلاً، گیاهشناسان به تجزیۀ دانه و گَرده[۳۲] میپردازند تا تعیین کنند که آیا محل تحقیق در اصل محوّطهای باز بوده است یا بیشهزاری انبوه. پوستههای حلزون نیز به همین منظور گردآوری میشوند. دانشمندان خاکشناس، با استفاده از روشهای تجزیۀ زمین شیمیایی[۳۳] و تجزیۀ فُسفات[۳۴]، میتوانند حوزههای فعالیت انسان را مشخص کنند. اشیای یافت شده، هنگامی که از زیر خاک بیرون آورده میشوند، غالباً بسیار آسیبپذیرند، و وجود متخصصانی مورد نیاز خواهد بود که فوراً به نظافت و مرمت شیمیایی آنها بپردازند. در آب گذاشتن اشیا، یا در شرایط بسیار خشک قرار دادن آنها، چوب یا چرم را غالباً حفظ خواهد کرد، اما گذاشتن آنها در معرض هوا موجب خواهد شد که در عرض چند ساعت متلاشی گردند مگر آن که به نحوی صحیح مرمت و نگهداری شوند. دستساختههای فلزی انسان را میتوان به وسیلۀ الکترولیز یا برق کافت[۳۵] (تجزیۀ برقی) تمیز کرد. برای تجزیهوتحلیل آثار باقیمانده سنیابی آثار و ایجاد «گاهشمار[۳۶]» میتوان فنون و شیوههای گوناگونی را بهکار گرفت. نقشهها را باید بررسی و در شکلی نهایی از نو طراحی کرد؛ برای تعیین جنس و منشأ دستساختهها باید آنها را بررسی و تحلیل کرد و برای تعیین سن باید در مجموعههایی از نمونههای مختلف قرار داد. با استفاده از «درخت گاهشناسی» میتوان سنّ چوب را تعیین کرد. نمونههای موادّ آلی از قبیل استخوان، دندان و زغال را برای تجزیۀ رادیوکربن و تجزیههای دیگر باید به آزمایشگاه فرستاد، و متخصص استخوانشناس باید به بررسی استخوانها بپردازد. با تجزیۀ ایزوتوپیِ[۳۷] استخوانها میتوان نوع رژیم غذایی انسانهای گذشته را بازسازی کرد، میتوان از شیوههای پزشکی دیگر چون اسکن CAT، بهره گرفت. محوطههای باستانی همواره از تخریب قاچاقچیان میراث فرهنگی لطمه دیدهاند؛ و این مسئله امروز دراثر استفاده از دستگاه فلزیاب[۳۸] تشدید شده است. محوطهها، به شکل غیرقانونی، غارت میشوند و سکّهها و اشیای فلزی از بستر خود جدا میگردند و برای باستانشناسان عملاً بهصورت اشیایی بیارزش درمیآیند.
سالیابی. از روی سنگنوشتهها و سکهها، میتوان به تعیین سن یا قدمتِ امورِ مربوط به دورۀ باستان (کلاسیک) دست یافت. در مورد پیش از تاریخ، سالیابیها در آغاز صرفاً «نِسبی» بودند؛ اما امروزه با سالیابی با روش رادیوکربن ۱۴ میتوان یافتهها را با دقت سالیابی کرد.
گونهشناسی. گونهشناسي[۳۹] عبارت است از سازماندهیِ منظمِ دستساختهها و طبقهبندی آنها به انواع مختلف براساس صفات مشترکی که دارند. سفالینهها، که معمولاً به وفور یافت میشود، در سالیابی تطبیقی جایگاه ویژهای دارند، و سالیابی در مورد آن دورههایی دشوارتر میشود که ظروف سفالین در آنها کمتر بهکار میرفته است. شیوۀ علمی سالیابی مطلق به روش رادیوکربن ۱۴ از سال ۱۹۴۸ گاهشماری باستانشناختی را دچار دگرگونی بنیادی کرده است؛ که برای اشیای آلی، از قبیل چوب و استخوان، بهمنظور تعیین سنّ لایههای باستانشناختی و موادّ وابسته مورد استفاده قرار گرفته است. روشهای دیگر عبارتاند از طیفسنجی جِرم شتابدهنده[۴۰]، ترمولومینسانس[۴۱]، سالیابی پتاسیم ـ آرگون[۴۲]، تشدید مغناطیسی الکترون[۴۳]، سالیابی کهن مغناطیسی[۴۴].
باستانشناسی در قرن ۲۰. باستانشناسی در دهۀ ۱۹۳۰ با کارهای تحقیقاتی گراهام کلارک و گوردون چایلد جنبۀ یک دانش آکادمیک را گرفت. مفهوم نوظهور «انقلاب نوسنگی[۴۵]» را گوردن چایلدِ[۴۶] استرالیایی عرضه کرد؛ این انقلاب، بهنظر او، در مرحله پایانی دورۀ «پارینهسنگی» و هنگامی روی داد که کشاورزی و شبانی جای شکار و ماهیگیری را گرفتند. اگرچه تحقیق دربارۀ پیش از تاریخ در اثر روشهای علمیِ «سالیابیِ مطلق» از بنیاد دگرگون شده است، اما ترویج باستانشناسی قرون وسطا یکی از مهمترین رهنمودهای جدید برای باستانشناسی بوده است. قبلاً گمان بر این بود که قرون وسطا چنان زیر پوشش شواهد و قراین تاریخی قرار دارد که باستانشناسی نخواهد توانست کار چندانی عرضه کند، اما باستانشناسی، بهمحض آنکه شیوههای تازهای پدیدآورد، توانست مکمّل ارزشمندی برای منابع تاریخی که غالباً آلوده به تعصّب بودند در نظر گرفته شود.
باستانشناسی زیرآبی. ظهور باستانشناسی زیرآبی[۴۷] با اختراع «ابزار تنفّس زیرآبی[۴۸]» آغاز شد و رشد آن بهحدّی رسیده است که شیوههای متعدّد اکتشاف زیرآبی را شامل میشود. این نوع باستانشناسی در مدیترانه آغاز شد.باستانشناسی نجاتبخش. کاوش و نجات آثار و محوطههای باستانی از خطر تخریب ساختوسازهای جدید شهری و عمرانی است.
- ↑ Rescue Archaeology
- ↑ dendrochronology
- ↑ geochronology
- ↑ stratigraphy
- ↑ palaeobotany
- ↑ archaeozoology
- ↑ epigraphy
- ↑ numismatics
- ↑ Christian Thamsen
- ↑ Three Age System
- ↑ On the Origin of Species
- ↑ Charles Darwin
- ↑ James Hutton
- ↑ Stratification
- ↑ Theory of the Earth
- ↑ Charles Lyell
- ↑ Principles of Geology
- ↑ Austen Layard
- ↑ Nineveh
- ↑ Heinrich Schliemann
- ↑ Troy
- ↑ Arthur Evans
- ↑ Knossos
- ↑ Crete
- ↑ Minoan
- ↑ Dorset
- ↑ Augustus Pitt-Rivers
- ↑ Cranbourne Chase
- ↑ Resistivity Survey
- ↑ Boring
- ↑ Step-trenching
- ↑ Pollen Analysis
- ↑ Geochemical Analysis
- ↑ Phosphate Analysis
- ↑ Electrolysis
- ↑ Chronology
- ↑ Isotopic Analysis
- ↑ Metal Detector
- ↑ Typology
- ↑ Accelerator mass spectrometry
- ↑ Thermoluminescence
- ↑ Potassium-Argon Dating
- ↑ Electron Spin Resonance
- ↑ Archaeomagnetic Dating
- ↑ Neolithic Revolution
- ↑ Gordon Childe
- ↑ Underwater Archaeology
- ↑ Aqualung