برید
بَرید
نام دیوان یا ادارهای که امر مهم پیامرسانی احکام و دستورات پادشاهان و امیران را برعهده داشته است و به متصدی آن در دوران اسلامی «صاحب برید» میگفتند. اداره برید از دیر زمان میان ایرانیان و رومیان معمول بوده است. مشهور است که چون ایرانیان برای چابکی در هنگام سواری، دم اسب چاپاری را میبریدند، لذا آن را «بریدهدم» میخواندند. عربها که به ایران آمدند واژه «برید» را به جای بریدهدم برای قاصد راهوار (پشت) استعمال کردند. نخستین کس که بهگونهای منظم چنین دیوانی را پدید آورد داریوش اول هخامنشی بود و در میان مسلمانان اولینبار معاویه آن را رایج کرد. برید، از همان آغاز، حکم دستگاه اطلاعاتی را یافت و در ایران «چشم و گوش شاه» خوانده میشد. از وظایف مهم صاحب برید در دورۀ اسلامی آن بود که اخبار محرمانه خلیفه را به صاحبمنصبان و مأموران ویژه میرساند و از وضع آنها خبری میآورد و دربارۀ وضعیت کشوری و لشکری و مالی و غیر آن گزارشهای مرتب به خلیفه میداد. همچنین امن بودن راهها، عملیات ضدجاسوسی، دفع شرّ راهزنان، مراقبت، ترمیم و توسعۀ راههای دریایی و صحرایی از وظایف او بود. مأموران برید از راههای مخصوصی آمدورفت میکردند و این راهها از مرکز خلافت تا تمام مناطق مرزی امتداد داشت. در عهد بنی عباس، ۹۳۰ جادۀ مخصوص برید احداث شده بود. در میان راه به فاصلههای معین «چارپارخانه» دایر کرده بودند که در آنجا اسب یا شتر برید عوض میشد. عربها بیشتر با شتر میرفتند و ایرانیان بر اسب و استر سوار میشدند. امویان سالی ۴میلیون درهم صرف مأموران و چهارپایان برید میکردند و عباسیان حدود ۱۶هزار دینار برای تنظیم امور برید خرج داشتند. صاحب برید بدون واسطه با خلیفه ارتباط داشت و همین که به حضور او میآمد، همه حاضران متفرق میشدند تا او گزارش خود را به خلیفه تقدیم کند. در بسیاری موارد خلفا، پادشاهان و امرا علامتها و رموزی را میان خود و مأموران برید قرار داده بودند که هیچکس جز خودشان قادر به کشف آن نبود.