بهداشت عمومی
بهداشت عمومی (public health)
(یا: پزشکی اجتماعی[۱]) علم پیشگیری از بیماریها، و بهبود سطح سلامتی کل جامعه. بنیادیترین اصل این علم تأمین آب سالم و دفع صحیح فضولات است. تأمین تعداد کافی پزشک، پرستار، و بیمارستان برای جامعه، و حصول اطمینان از دسترسی همۀ افراد به خدمات پزشکی، بدون توجه به وضعیت مادی آنها، از دیگر اصول مهم بهداشت عمومی است. همهگیریشناسی[۲] بهمنظور بررسی بیماریها و وقوع آنها در جامعه؛ ایمنسازی[۳] علیه بیماریها، میکروبشناسی[۴] برای بررسی باکتریهای بیماریزا، و ویروسشناسی[۵] بهمعنای علم بررسی ویروسها از دیگر وجوه بهداشت عمومی است.
نیازهای اولیه. اولین نیاز برای دستیابی به بهداشت عمومی، حتی در دورافتادهترین جوامع کشورهای در حال توسعه، وجود منبع آب شرب سالم است. آب آلوده علت مهم بیماریهاست. حصول اطمینان از دفع صحیح فضولات انسانی و سایر انواع فضولات، بهنحوی که باعث آلودهشدن چاهها یا چشمههای منبع آب آشامیدنی نشود، نیاز دوم بهداشت عمومی است. برآوردن این دو نیاز برای جلوگیری از بیماریها بسیار مهم است.
آمار. نیاز بعدی وجود پزشکان کارآمد است. در برخی از کشورهای در حال توسعه، پیراپزشکان[۶]، یا کسانی که آموزشهای مختصری برای برخورد با بیماریهای ساده دیدهاند، تا حدی این نیاز را برطرف میکنند. آمار نسبت تعداد پزشکان به جمعیت بسیار متغیر است و از یک پزشک برای هر ۲۸۲ نفر در اوروگوئه، تا یک پزشک برای هر ۲۲,۴۵۲ نفر در غنا[۷] متغیر است. آمار سرانۀ تخت بیمارستانی هم بسیار متغیر است.
خدمات بهداشتی. صدها سال است که بیمارستانها پدید آمدهاند. رومیها برای درمان سربازان زخمی و بیماران خود بیمارستانهایی داشتند. بعدها، گروههای مذهبی بیمارستانها را تأسیس و اداره میکردند. از آن جملهاند معابد بودایی در آسیا و صومعههای کاتولیک در اروپا. ابتدا بیمارستانهای صومعهها مخصوص درمان راهبهای بیمار بود، ولی از آنجا که مراکز مذهبی به مسافران سرپناه میدادند، رفتهرفته درِ بیمارستانها را هم به روی آنها گشودند. هتل دیو[۸] در پاریس یکی از قدیمیترین بیمارستانهایی است که احتمالاً در قرن ۷م ساخته شده است. بیمارستان سنتتوماس[۹] لندن، در ۱۱۰۶م و بهصورت بخشی از یک دیر شروع بهکار کرد. بیمارستان سن بارتولومیوی[۱۰] لندن را در ۱۱۲۳م، رهیر[۱۱]، کشیش اوگوستینی، تأسیس کرد. تعداد بسیاری از بیمارستانهای قدیمی امریکا کار خود را در قرن ۱۸ و بهمنزلۀ نوانخانه آغاز کردند. تا قرن ۱۹، پرستاری حرفهای مستقل نبود اعضای جوامع مذهبی یا افراد منزل و زنان خانواده از بیمار پرستاری میکردند. سازمانهای رسمی مسئول نیز، جز برای تأسیس جذامخانهها و جداکردن جذامیها در دورهای که جذام در اروپا شایع بود، توجه چندانی به بهداشت عمومی نداشتند. کشورهای مختلف خدمات بهداشتی خود را بهشیوۀ بسیار گوناگونی سازمان دادهاند. در روسیه، بهداشت همگانی جزو مسئولیتهای دولت ملی است. انگلستان در این زمینه به حکومتهای محلی استقلال عمل داده است. ایالات متحد امریکا، با رویکرد کثرتگرایانهای که در قبال خدمات بهداشتی دارد، به حکومتهای محلی و ایالتی و بخش خصوصی مسئولیتهایی را واگذار کرده است.
مراقبت بهداشتی بینالمللی. نخستین سازمان بینالمللی که به بهداشت عمومی پرداخت، سازمان صلیب سرخ[۱۲] بینالمللی بود که در ۱۸۶۴ تأسیس شد. با تشکیل سازمان ملل متحد[۱۳]، پس از جنگ جهانی دوم، سازمان جهانی بهداشت[۱۴] شروع به فعالیت کرد. این سازمان تلاشهای کشورهای در حال توسعه را برای بهبود وضع بهداشت اجتماعی هماهنگ میکند. همچنین، طغیان[۱۵] بیماریهایی مثل آنفلوانزا را که ممکن است شکلهای گوناگون داشته باشند، شناسایی، و برنامههای مایهکوبی[۱۶] را، برای جلوگیری از گسترش بیماریها، سازماندهی میکند. یکی از بزرگترین موفقیتهای این سازمان ریشهکنی آبله[۱۷] در ۱۹۸۰ است.