تواطی
تَواطی
(یا: تواطؤ؛ در لغت بهمعنی موافقت و سازشکردن) در اصطلاح منطق در دو حوزه بهکار میرود: ۱. در حوزۀ دلالت که عبارت است از دلالتهای الفاظ بر معانی آنها. این نوع دلالت، دلالت وضعی لفظی است که به خلاف دلالت طبعی، ویژۀ انسان است؛ ۲. در حوزۀ حمل که عبارت از آن است که یک مفهوم کلی بر تمام افراد خود، یکسان حمل شود. از اینگونه کلیها بهکلی متواطی تعبیر میشود، چنانکه مفهوم کلی «انسان» متواطی است و بر عموم افراد انسانی، یکسان حمل میشود و یکسان صدق میکند؛ بدینمعنی که عموم افراد انسانی، به یک اندازه انساناند؛ همگی حیوان و ناطقاند و چنان نیست که یکی بیشتر از دیگری حیوان باشد یا کمتر از دیگری ناطق. حمل اجناس و انواع منطقی بر افرادشان، تماماً به طریق تواطی است. در برابر تواطی، اصطلاح تشکیک قرار دارد و مراد از تشکیک، حمل نامساوی لفظ یا یک مفهومی کلی بر افراد خویش است، مانند حمل «نور» بر افراد و مصادیق آن که نامتساوی است، چراکه فیالمثل نور خورشید، نور چراغ و نور کرم شبتاب همه نور است، امّا بدیهی است که یکی شدیدتر است و دیگری ضعیفتر. به لفظ یا به مفهوم کلی که بر نامساوی افراد خود حمل شود، لفظ مشکّک یا کلی مُشَکّکِ گویند و حمل نامساوی و نابرابر آن را بر افرادش تشکیک مینامند. سهروردی بر کلیِ متواطی، «عام متساوق» اطلاق میکند و بر کلی مُشَکِکّ، «عام متفاوت».