حروفیه

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

حروفیّه
فرقه‌ای مذهبی منسوب به فضل‌الله نعیمی استرآبادی. حروفیه نهضتی است علمی‌ـ‌عملی، در مقابله با شرایط علمی یا اجتماعی حاکم، از این‌رو بیشتر به اخوان‌الصفا و اسماعیلیه شبیه است تا به سلسله‌های صوفیه. حروفیه با نعیمی آغاز شد. از سفرهای بسیار و زندگیِ جنجالی او اخبار فراوانی روایت شده است. اندیشه‌های اساسی این فرقه نیز ثمرۀ اندیشۀ اوست. اعتقاد به تقّدس حروف و این‌که هر حرفی صورتی تجسّمی دارد، از اصول این فرقه است. معنی‌داری حروف، که در عهدیننیز آثاری از آن به‌چشم می‌آید، در آثار حَلّاج و ابن‌ عربی صورتی ویژه یافت، اما کامل‌ترین صورت خود را در آراء حروفیه پیدا کرد. به نظر اینان، جهانِ حسّی زادۀ حروف و حروف زادۀ کلام و کلام زادۀ تجلّی ذات کبریایی است. نعیمی پیامبران را به نسبت رتبۀ هریک، عالِم به خصایص شماری از حروف می‌دانست و پیامبر اکرم (ص) را عالم به ۲۸ حرف، و خود را عالم به ۳۲ حرف. نظریۀ انسان کامل نیز در اندیشۀ اینان صورتی عجیب پیدا کرد؛ به نظر فضل‌الله حروفی تاریخ بر سه مرحله نهاده شده است: ۱. نبوت، که از زمان ظهور آدم (ع) آغاز شد و به درگذشت پیامبر اکرم (ص) انجام یافت؛ ۲. امامت که با امیرالمؤمنین علی (ع) آغاز شد و با شهادت حضرت امام حسن‌ عسکری (ع) اتمام یافت؛ ۳. الوهیّت که با ظهور فضل‌الله آغاز شد. او خود را مهدیِ منتظَر مسلمانان و مسیح یهودیان و عیسای مسیحیان می‌دانست و «فضل‌الله» (نعمت‌ها و امتیازبخشی‌های الهی) قرآن کریم را اشاره به خود می‌انگاشت. جاودان‌نامه (جاودان کبیر) از آثار اوست. حروفیه در تأویل حروف مقطعۀ قرآنی هم طریقه‌ای بس افراطی داشتند. پس از او نیز شماری از رهبران حروفیه ادّعای اتّحاد با ذات خداوندی را داشتند و پایان دوران شرایع را اعلام کردند. پس از قتل فضل‌الله، ابوالحسن اصفهانی معروف به علی‌الأعلی، که داماد او نیز بود، در ۴۲سالگی به خلافت فضل‌الله رسید و آراء حروفیه را در آناتولی ترویج داد. در کنار او، سید‌عمادالدین نسیمی نیز بر خلافت و ترویج اندیشه‌های نعیمی مشغول بود. پس از قتل فضل‌الله، گروهی از حروفیان به آناتولی کوچیدند و پس از آن به حلب رفتند و سرانجام در حلب پوست از تن نسیمی برگرفتند. امیراسحاق، داماد دیگر نعیمی، در شمار خلفای اوست. او در خراسان به ترویج اندیشه‌های حروفیه پرداخت. امّا کار اینان با قتل شاهرخ تیموری به‌ دست احمد لُر که بدین‌ فرقه منسوب بود، در هرات و خراسان به سختی کشید. بر دو عارف بزرگ، شاه‌قاسم انوار و صائن‌الدین علی ترکه نیز، در این قضیه، ماجراها رفت. پس از آن، حرکت حروفیان در اصفهان، که از سه سفر نعیمی بدان خبر داریم، آغاز شد. گزارشی از قیام حروفیه در این شهر در دست است (۸۳۵ق). عقاید حروفیه در تبریز نیز بسیاری را به خود جلب کرد. با این اطلاعات، حروفیان یکی از نقاط مبهم تاریخِ فکری اجتماعیِ امروزۀ ما به شمار می‌آیند. با این‌حال، به جرأت می‌توان گفت که از چهار قرن پیش از این تا امروز، دیگر از این سلسله، نه نشانی به‌دست است و نه اثری چشمگیر. پس اگر بتوان حروفیه را درشمار سلسله‌های صوفیه قلمداد کرد، باز باید آن‌ را سلسله‌ای منقرض‌شده دانست. از این‌رو، امروزه هیچ کرسی‌نامۀ متّصلی از اینان به‌‌دست نیست. اصول عقاید حروفیه در کتاب محرم‌نامه، تألیف در ۸۲۸ق، بیان شده است. کتب اصلی آنان شش جاویدان، حقیقت‌نامه، استوانامه و محرم‌نامه است. رئیس روحانی خود را «بابا» می‌نامیدند.