خلع سلاح
خلع سلاح (disarmament)
در روابط بینالملل، در یکی از این چهار معنی بهکار میرود: ۱. مجازات کشوری که در جنگ مغلوب شده، با انهدام یا کاهش سلاحهای آن کشور (از نمونههای آن خلع سلاح آلمان و متحدانش بنا بر معاهدۀ ورسای[۱] در ۱۹۱۹)؛ ۲. توافق برای خلع سلاح دوجانبه در مناطق خاص جغرافیایی (نمونهاش توافق راش ـ بَگت[۲] بود که از ۱۸۱۷ میان امریکا و بریتانیا برقرار شد و بر مبنای آن ناحیۀ دریاچههای بزرگ (گریت لیکس) عاری از سلاح شدند)؛ ۳. امحای کامل تمامی سلاحها که اندیشمندان آرمانگرا، و در مواردی نیز حکومتها، از آن هواداری میکنند؛ ۴. کاهش و محدودسازی تسلیحات کشورها بر مبنای توافقهای بینالمللی که در مجامع جهانی، چون جامعۀ ملل[۳] در گذشته و سازمان ملل متحد[۴] در حال حاضر، اخذ میشود. این معنای آخر بیش از بقیه برای این اصطلاح بهکار میرود. مسئلۀ خلع سلاح با گسترش سریع سلاحهای هستهای با قدرت تخریب زیاد به مسئلهای مبرمتر و پیچیدهتر بدل شده است.