ناصرخسرو، خیابان
ناصرخسرو، خیابان
حد فاصل میدان توپخانه (امام خمینی) و خیابان بوذرجمهری (۱۵خرداد) در تهران. در ۱۲۸۲ق و دورۀ ناصرالدینشاه قاجار با پُرکردن خندق شرقی حصار ارگ سلطنتی، معروف به گذر شترگلو، احداث و به نام او ناصریه خوانده شد. در ۱۲۸۴ش، خیابان را از شمال به میدان توپخانه امتداد دادند و دروازهای مجلل و کاشیکاری بههمان نام برای آن ساختند. ناصریه مهمترین خیابان تهران و بسیار سرسبز و پردرخت بود، در دو طرف نهر داشت و چراغهای پایهدار چدنی آن را روشن میکرد و گردشگاه مردم شهر بود. پس از عبور از میدان شمسالعماره با یک انحنا به سهراه مسجد شاه و خیابان جُبّهخانه (بوذرجمهری بعدی) متصل میشد. درِ دبیرستان دارالفنون، خیابان دراندرون، شمسالعماره و مسجد شاه به آن باز میشد، همچنین در آشپزخانۀ اندرونی ارگ سلطنتی معروف به درِ آشپزخانه که چون در زمان احمدشاه و دورۀ جنگ جهانی اول، از آنجا فقرا اطعام میشدند، به درِ احمدشاهی شهرت پیدا کرده بود و بعدها به شرکت داروپخش تبدیل شد. عمارت کامران میرزا نایبالسلطنه نیز از طریق در اندرون به آن راه داشت. قهوهخانۀ پنجهباشی یا یوزباشی در آنجا بود و درِ ضلع جنوبی مدرسۀ نظام که بعدها به مدرسۀ موسیقی و در اواخر دورۀ قاجار دوباره به مدرسۀ نظام تبدیل شد، به ناصریه باز میشد. در ۱۳۰۴ق، در انتهای شمالی آن عمارت دو طبقۀ تلگرافخانه ساخته شد که امروز بانک تجارت است. در دورۀ رضاشاه پهلوی عریض و مستقیم شد و ناصرخسرو نام گرفت. خیابان ناصریه در دورۀ انقلاب مشروطیت مرکز تظاهرات مردم بود. با افتتاح کتابخانهها و کتابفروشیها و چاپخانهها به مرکز فعالیت فرهنگی تهران نیز تبدیل شد و تا دهههای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ش که بهمرور خیابان شاهآباد جای آن را گرفت، مرکز کتابفروشیهای شهر تهران و محل تجمع و گردهمایی مشروطهخواهان و روشنفکران و دانشمندان بود. در سال ۱۳۱۸ش بیشتر این مراکز همراه با دیگر مغازههای ضلع غربی خیابان برای تأسیس وزارت دارایی تخریب شدند. اولین قرائتخانههای تهران که محل مطالعه روزنامهها و نشریات داخلی و خارجی بودند و بعضی از آنها کلاسهای درسهای گوناگون ازجمله زبانهای انگلیسی و فرانسه نیز داشتند، در خیابان ناصریه تأسیس شدند. ازجمله مهمترین آنها، قرائتخانههای وطنیه، دانش، فردوسی (متعلق به زردشتیان) و قرائتخانه و کتابخانۀ همت احرار اسلامی بود. جنب سقاخانۀ آینه، قرائتخانهای به نام شرافت بود که از اتاقهای اضافی ساختمان آن بهعنوان مهمانسرا استفاده میشد. ادارۀ روزنامۀ ادیبالممالک فراهانی نیز در خیابان ناصریه بود. هستۀ اولین کتابخانۀ ملی ایران، کتابخانۀ معارف در ساختمان انجمن معارفِ خیابان ناصریه بود که بههمت ملکالمتکلمین، میرزا محمدعلیخان نصرتالسلطان، و حاجی سید نصرالله تقوی، با اهدای کتاب بهوسیلۀ آنان و آزادیخواهان دیگر، در سال ۱۳۱۶ق شکل گرفت و کانون ترقیطلبی و ترویج افکار نوین شد. در اواخر دورۀ قاجار با ورود سینماتوگراف به ایران، آقایِف قفقازی در ناصریه یک سالن نمایش فیلم دایر کرد، اولین داروخانه به سبک اروپایی به وسیلۀ داروسازی فرانسوی به نام شورین در کنار دارالفنون و سپس دواخانۀ شفا در آنجا تأسیس شد. از قدیمترین عکاسیهای تهران، عکاسی پارس، فتوتراپ، فتوپروین، پاشنهطلا و ماشااللهخان پرتو در خیابان ناصریه بودند. مشهورترین آنها عکاسی چهرهنما در ساختمانی قدیمی هنوز دایر است. در اوایل دورۀ رضاشاه، ادارۀ کل ثبت احوال و دفتر شرکت آلمانی زیمنس، و در اواخر آن دوره، اولین آموزشگاه رسمی زبان خارجی در خیابان ناصرخسرو برپا شدند. تراموای اسبی از ناصرخسرو عبور میکرد و در دهۀ ۱۳۲۰ش، یک شرکت مسافربری در ابتدای خیابان ناصرخسرو دایر شد. وزارت کار در دهۀ ۱۳۴۰ش در ناصرخسرو بود و آن خیابان بهتدریج مرکز مسافرخانههای ارزانقیمت شهر تهران شد. در خیابان ناصرخسرو چند بنا از دورههای قاجار و پهلوی، تیمچۀ امینالسلطان با نام تیمچۀ صدراعظمی، سراجی سقاباشی و سرای مظفریان با گنبدی بزرگ در بازار و محلۀ مروی باقی است. محلۀ معروف حیاط شاهی محل سکونت اعضای خانوادۀ آقامحمدخان قاجار و محل مدرسۀ سپهسالار قدیم، نیز نام خود را بر کوچهای در آن خیابان باقی گذاشته است. ناصرخسرو امروز بورس کتابهای عربی و مذهبی و وسایل و داروهای پزشکی است.