دولت رسته ای

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

دولت رسته‌ای (corporative state)

دولتی که در آن اعضای جامعه نه در مقام شهروند و بر مبنای محل زندگی خود بلکه در مقام تولیدکنندگانی که در زمینۀ تجارت، صنعت، یا حرفۀ خاصی به‌کار مشغول‌اند، سازماندهی می‌شوند و نماینده دارند. فاشیست‌ها از این اندیشه، که از جنبش سندیکالیستی کارگران[۱]سرچشمه گرفت، در دو دهۀ ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ به شکل سطحی اقتباس کردند. نظریۀ اجتماعی کاتولیکی[۲] نیز، به ترتیبی که در برخی از بخش‌نامه‌های پاپ آمده است، از دولت رسته‌ای همچون حربه‌ای برای ازمیان‌برداشتن تعارضات طبقاتی حمایت می‌کند. این مفهوم در نظریه‌های سیاسی جنبش سندیکالیستی اوایل قرن ۲۰ مطرح شد، که پیشنهاد می‌کردند همۀ صنایع باید تحت مالکیت و ادارۀ اتحادیه‌های کارگری قرار گیرند و فدراسیون این اتحادیه‌ها جای دولت را بگیرد. سوسیالیست‌های صنفی[۳] در انگلستان نیز از ۱۹۰۶ تا ۱۹۲۵ دیدگاه‌های مشابهی داشتند. رژیم فاشیست ایتالیا، با برگرفتن برخی از ویژگی‌های نظریۀ سندیکالیستی، رنگ و لعابی راست‌گرایانه به آن‌ها داد. در این رژیم نمایندگان سازمان‌های کارگران و کارفرمایان در شورای ملی رسته‌ها[۴] حضور داشتند، ولی این شورا کاملاً تابع حزب فاشیست بود و در واقع هیچ اختیاری نداشت. رژیم‌های فرانکو و سالازار[۵] در اسپانیا و پرتغال نیز، متأثر از نظریه‌های فاشیستی و کاتولیکی، نهادهای رسته‌ای تشکیل دادند. در اسپانیا، نمایندگان سندیکاهای ملی به جمع اعضای پارلمان پیوستند، و در پرتغال در کنار مجلس ملی، مجمع رسته‌ها، نیز وجود داشت. در ایتالیا شورای ملی رسته‌ها، مرکّب از نمایندگان همۀ فعالیت‌های اقتصادی اصلی، تشکیل شد (۱۹۳۴). در نهاد حاکم هر رستۀ جداگانه نیز نمایندگان دولت و حزب فاشیست حضور داشتند. ویژگی بارز این ترتیبات همانا برابربودن نسبت نمایندگان صاحبان سرمایه و کارگران هر بخش از هر رسته و حضور کارشناسان فنی در کنار آن‌ها بود. در آغاز واژۀ رسته[۶] به اتحادیه‌های کارگری فاشیستی اطلاق می‌شد که به جای اتحادیه‌های کارگری و کنفدراسیون‌های پیشین تشکیل یافتند. در ۱۹۳۸، شورای عالی فاشیست[۷]، به جای مجمع نمایندگان، مجمع جدیدی از فاش‌ها[۸] و رسته‌ها را به‌منزلۀ نهاد قانون‌گذاری و نمایندگی کشور تشکیل داد. این شورای جدید از تلفیق شورای ملی حزب فاشیست و شورای ملی رسته‌ها تشکیل یافته بود.

 


  1. syndicalist workers' movement
  2. catholic social theory
  3. guild socialists
  4. National Council of Corporations
  5. Salazar
  6. Corporation
  7. Grand Fascist Council
  8. Fasci