سانسکریت
سانْسکریت
(یا: سَنْسکریت) زبان باستانیِ کلاسیک هند که به دو دورۀ متمایز تقسیم میشود: دورۀ قدیم که ودایی نام دارد و دورۀ جدیدتر که بهطور خاص سانسکریت نامیده میشود. در قرن ۴پم پانینی و دستورنویسان دیگر دستور زبان سانسکریت را طبق اصول و قواعد علمی آواشناسی تدوین و تنظیم کردند. در واقع سانسکریت زبان ادبی کلاسیک هند است که از ویژگیهای بارز آن جابهجایی اجزای جمله با واژههای مرکّب یا افعال دارای صیغۀ شخصی است. در ۱۷۸۶ سر ویلیام جونز قاضی انگلیسیِ دیوان عالی در کلکته که در واژهشناسی تطبیقی بسیار نامبردار بود، در انجمن سلطنتی آسیایی بنگال مطالبی را مطرح کرد که همچون نقطۀ عطفی در تاریخ زبانهای هندواروپایی بهشمار میآید؛ او عقیده داشت زبان سانسکریت ـ قدمتش هرچه که باشد ـ ساختمانی پیچیده دارد، بسیار کاملتر از یونانی، غنیتر از لاتین و پالودهتر از دو زبان مزبور است. با این همه یونانی و لاتین، چه در ریشۀ افعال و چه در اشکال گرامری چنان قرابتی با سانسکریت دارند که به هیچ وجه نمیتواند تصادفی باشد. اگر کسی این سه زبان را با هم بررسی کند پی به منشأ واحد آنها خواهد برد. دلیل مشابهی هم در کار است که زبانهای گوتی و سلتی و بهویژه ایرانی باستان، با این زبان منشأ مشترک دارد. ریشۀ افعال سانسکریت بسیار غنی است. افعال دارای مبنای معلوم و مجهولند و سه زمان گذشته و حال و آینده دارند. در سانسکریت جنس دستوری برای هر سه شخص ـ مفرد، تثنیه و جمع ـ بهطور کامل وجود دارد. کلمه در سانسکریت دارای هشت حالت است. زبان سانسکریت بر پایۀ ترکیبات هجاهای کوتاه و بلند و طولانی استوار است. از ویژگیهای دورۀ حماسی یا جدید سانسکریت مُغلقنویسی است که نمونۀ بارز آن رامایانا و مهابهاراتا و پوراناها است. امروزه عموماً زبان سانسکریت را دربردارندۀ همۀ زبانهای هندوایرانی، حتی دورۀ پیش از تنظیم دستور و قواعد آن، یعنی ودایی، میدانند. زبان محاورۀ عموم مردم هند، پراکریت است که از سانسکریت مشتق شده است. پراکریت نامی عام برای زبان هندوآریایی دورۀ میانه است. ادبیات و فرهنگ ودایی، دستاورد اقوام آریایی هندوستان و فرهنگ و ادبیات اوستایی محصول اقوام آریایی ایران است. خط سانسکریت را دِوناگری مینامند که از خط براهمی در هند مشتق شده است. همزمان با خط براهمی خط دیگری بهنام خروشْتْهی بود که به نظر میرسد از خط آرامی گرفته شده باشد. ویژگی خط دوناگری نشاندادن همۀ صداهای ملفوظ است.