سولاریس
سولاریس (Solaris)
رمانی از استانیسلاو لم، به زبان فرانسوی، منتشرشده در ۱۹۶۱. سولاریس ایستگاهی فضایی پوشیده در اقیانوس هوشمند است. کوین، فضانورد جوان، به این ایستگاه ملحق میشود. دو همکار او در سولاریس، اسنوت، متخصص سیبرنتیک، و سارتوریوس، حرکاتی بس عجیبوغریب دارند. همکار دیگر، گیباریان، پیش از ورود کوین خودکشی کرده است. کوین در اینجا با تصاویری سهبعدی مواجه میشود که از خاطر او بیرون میآیند و وقوع عینی مییابند. هاری، دوستدختر کوین در روی زمین، که دَهسال پیش خودکشی کرده بود، در برابرش ظاهر میشود. چندی بعد، کوین درمییابد که دختر بدل دقیق هاری نیست، اما با این حال عاشق او میشود. هاری که میفهمد خودش نیست، از کوین میخواهد او را بکشد. این رمان بازتابدهندۀ اضطرابی ژرف و تشویشی تعریفناپذیر است که در بطن سرنوشت آدمی وجود دارد. آندری تارکوفسکی در ۱۹۷۳ فیلمی براساس آن ساخت که جایزۀ نخل طلایی کن را از آن خود کرد.